Categories
مزامیر

مزامیر 100

سرود شکرگزاری

1 ای مردم جهان، برای خداوند آواز شادی بخوانید.

2 خداوند را با شادی پرستش کنید،

با سرودهای نشاط‌انگیز به حضور او بیایید.

3 بدانید که خداوند، خداست.

او ما را آفرید و ما متعلّق به او هستیم.

ما قوم او و گوسفندان چراگاه او می‌باشیم.

4 با شکرگزاری به درگاه او بیایید

و در صحنهای او، او را بپرستید،

او را شکر کنید و نام او را بستایید.

5 زیرا او خدای مهربان است

و محبّت پایدار

و وفاداری او تا ابد استوار است.

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/84/32k/PSA/100-c82c777eef18640741cb48ccd07259c9.mp3?version_id=181—

Categories
مزامیر

مزامیر 101

سرود داوود

وعدهٔ پادشاه

1 ای خداوند، رحمت و عدالت تو را می‌ستایم

و برای تو سرود می‌خوانم.

2 رفتار من بی‌عیب خواهد بود.

چه وقت به نزد من خواهی آمد؟

در خانهٔ خود با پاکی زندگی خواهم نمود.

3 از کارهای بد خودداری می‌کنم.

از کارهای کسانی‌که گمراه شده‌اند، نفرت دارم

و همنشین آنها نمی‌شوم.

4 از مردم کجرو دوری می‌کنم

و با بدی و شرارت کاری ندارم.

5 آنهایی را که از دیگران بدگویی می‌کنند،

از بین می‌برم؛

و اشخاص مغرور و متکبّر

را تحمّل نمی‌کنم.

6 از کسانی‌که به خداوند وفادارند، حمایت می‌کنم

و آنها را در کاخ خود سکونت خواهم داد.

آنهایی را که زندگی پاک و بی‌عیب دارند

به کار خواهم گماشت.

7 شخص فریبکار را در کاخ خود راه نخواهم داد

و کسی را که دروغگوست در حضور خود نخواهم پذیرفت.

8 همه‌روزه مردم بدکار را در مملکت خود نابود خواهم کرد

و شهر خدا را از وجود اشخاص شریر پاک خواهم ساخت.

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/84/32k/PSA/101-2fbab3208ba712da53bf683c086cc3b6.mp3?version_id=181—

Categories
مزامیر

مزامیر 102

دعای شخصی درمانده که اعتراض‌های خود را به خداوند می‌گوید

دعای شخص جوان

1 خداوندا، دعایم را بشنو

و به فریاد من برس.

2 در روزهای سختی از من روی متاب.

به من گوش بده

و چون تو را بخوانم،

دعایم را هرچه زودتر مستجاب فرما.

3 زیرا روزهای عمرم مانند دود برباد می‌رود

و استخوانهایم مانند آتش می‌‌سوزد.

4 دل من شکسته و مثل کاه خشک و پژمرده شده است.

اشتها و میل به غذا ندارم.

5 از بس ناله کرده‌ام،

در بدنم فقط پوست و استخوان باقی مانده است.

6 مثل مرغ وحشی در صحرا

و مانند جغد در خرابه‌ها به سر می‌برم.

7 خوابم نمی‌برد،

مانند پرنده‌ای بر پشت‌بام، تنها مانده‌ام.

8 دشمنانم هر روز مرا سرزنش می‌کنند

و مسخره‌كنندگانم مرا لعنت می‌نمایند.

9-10 به‌خاطر خشم و غضب تو،

به جای نان، خاکستر می‌خورم

و اشکهایم با آبی که می‌نوشم، آمیخته‌اند،

زیرا تو مرا بلند كرده و بر زمین زدی.

11 عمرم مانند سایه‌های غروب به سرعت رو به زوال است

و همچون گیاه پژمرده می‌شوم.

12 امّا تاج و تخت تو ای خداوند، ازلی و ابدی است

و تمام نسلهای بشر نام تو را به یاد خواهند آورد.

13 می‌دانم که تو خواهی آمد و بر صهیون رحم خواهی كرد

و اكنون وقت آن است تا وعده‌ای را که داده بودی، عملی کنی،

و رحمت خود را نشان بدهی.

14 بندگان تو آن را دوست می‌دارند،

گرچه ویرانه گشته؛

نسبت به آن رحمت می‌دارند،

گرچه خرابه گشته.

15 ملل جهان از نام خداوند،

و پادشاهان روی زمین، از عظمت و جلال او خواهند ترسید.

16 هنگامی‌که خداوند صهیون را دوباره آباد ‌کند،

جلال و شکوه او آشكار خواهد شد.

17 به زاریِ بیچارگان گوش خواهد داد

و دعای ایشان را اجابت خواهد كرد.

18 این را برای نسلهای آینده بنویسید تا از کارهای خداوند آگاه شوند

و کسانی‌که هنوز به دنیا نیامده‌اند، او را بستایند.

19 خداوند از جایگاه عالی و مقدّس خود در آسمان

به زمین نظر افکنده است.

20 ناله‌های زندانیان را شنید

و آنهایی را که محکوم به مرگ بودند، رهایی بخشید.

21 در نتیجه نام خداوند در صهیون ذکر خواهد گردید

و در اورشلیم او را خواهند پرستید،

22 وقتی همهٔ اقوام و پادشاهان جهان با هم جمع شوند

و او را پرستش نمایند.

23 خداوند مرا در جوانی ضعیف و ناتوان ساخت

و عمرم را کوتاه کرد.

24 ای خدا نگذار که اکنون بمیرم،

قبل از آنکه به پیری برسم.

ای خدا، تو تا به ابد زنده هستی

25 در ابتدا زمین را آفریدی

و آسمانها کار دستهای توست.

26 آنها از میان خواهند رفت،

امّا تو باقی خواهی ماند.

همهٔ آنها همچون لباس، کُهنه خواهند شد

و تو آنها را مانند ردا عوض خواهی كرد و دور خواهی انداخت و نابود خواهند شد.

27 امّا تو همیشه همان هستی

و عمر تو، پایانی نخواهد داشت.

28 فرزندان ما، در پناه تو در امان هستند

و در زیر سایهٔ حمایت تو،

نسل آنها پایدار خواهد بود.

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/84/32k/PSA/102-587bc6d1aacb849f0a3334ee453df228.mp3?version_id=181—

Categories
مزامیر

مزامیر 103

سرود داوود

محبّت خدا

1 ای جان من خداوند را ستایش کن!

ای تمام وجود من، نام مقدّس او را سپاس بخوان.

2 ای جان من، خداوند را ستایش کن!

و احسانهای او را فراموش نکن.

3 او تمام گناهان مرا می‌بخشد

و همهٔ مرضهایم را شفا می‌دهد.

4 مرا از دست مرگ می‌رهاند

و با مهر و محبّت پایدار خود، مرا برکت می‌دهد.

5 مرا از نعمات خود بهره‌مند می‌کند،

تا مانند عقاب، جوان و قوی بمانم.

6 خداوند، عدالت را برای مظلومان بجا می‌آورد

و از حق ایشان دفاع می‌کند.

7 او ارادهٔ خود را به موسی آشکار ساخت

و قوم اسرائیل، معجزات او را دیدند.

8 خداوند، رحیم و مهربان است.

دیرغضب و بسیار رئوف.

9 کینه به دل نمی‌گیرد

و خشم او دیر نمی‌پاید.

10 ما را بر حسب گناهانمان مجازات نمی‌کند

و طبق خطاهایمان ما را تنبیه نمی‌نماید.

11 زیرا به اندازه‌ای که آسمان از زمین بلندتر است،

به همان‌‌قدر محبّت پایدار خداوند بر آنانی که او را گرامی می‌دارند، عظیم است.

12 به اندازه‌ای که مشرق از مغرب دور است،

به همان‌‌قدر گناهان ما را از ما دور می‌سازد.

13 همان‌‌قدر که پدر با فرزندان خود مهربان است،

همان‌طور نیز خداوند با کسانی‌که او را گرامی می‌دارند، مهربان است.

14 زیرا می‌‌داند که ما چگونه سرشته شده‌ایم

و به یاد می‌آورد که ما از خاک هستیم!

15 عمر آدمی همچون علف صحراست.

مانند گل وحشی می‌شکفد.

16 وقتی باد بر آن بوزد، از بین می‌رود

و اثری از آن برجای نمی‌ماند.

17-18 امّا برای آنانی که خداوند را گرامی می‌دارند

و پیمان خود را با او حفظ می‌کنند

و اوامر او را بجا می‌آورند،

محبّت او همیشه پایدار است و لطف او بر تمام نسلهای ایشان.

19 خداوند تخت خود را در آسمانها برقرار کرده

و از آنجا بر همهٔ عالم حکمرانی می‌کند.

20 ای فرشتگان نیرومند که فرمانبردار او هستید

و اوامر او را بجا می‌آورید،

او را ستایش کنید!

21 ای لشکریان آسمانی،

ای خدمتگزارانی که ارادهٔ خداوند را انجام می‌دهید، او را ستایش کنید!

22 ای همهٔ مخلوقات خداوند،

او را در سراسر قلمرو او بستایید.

ای جان من خداوند را ستایش کن!

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/84/32k/PSA/103-ca4b037871667e0c7a471bb7ec1832b3.mp3?version_id=181—

Categories
مزامیر

مزامیر 104

در ستایش خالق

1 ای خداوند، خدای من، تو چقدر بزرگ هستی!

تو با عظمت و جلال آراسته‌ای.

2 خود را با نور پوشانیده

و آسمان را مانند خیمه‌ای گسترانیده‌ای.

3 خانه‌ات را بر فراز آبها بنا نموده‌ای.

ابرها را ارابهٔ خود ساخته‌ای

و بر بالهای باد سوار شده‌ای.

4 بادها پیام‌آوران تو

و شعله‌های آتش خادمان تو هستند.

5 اساس زمین را چنان استوار کردی

که هرگز تکان نمی‌خورد.

6 دریاها آن را مانند ردا دربر گرفت

و آب، کوهها را پوشانید.

7 از توبیخ تو، آبها خروشیدند

و از شنیدن صدای فرمان تو، آنها گریختند.

8 از روی کوهها به‌ دشتها جاری شدند و دشتها را پُر کردند،

به جاهایی که برای آنها تعیین نموده بودی.

9 برای آنها حدودی را معیّن کردی تا از آن نگذرند

و بار دیگر تمام روی زمین را نپوشانند.

10 چشمهها را در وادیها

و رودخانهها را بین کوهها جاری ساختی.

11 تا حیوانات وحشی از آنها بنوشند

و الاغهای وحشی، تشنگی خود را فرونشانند.

12 پرندگان، بر شاخههای درختانِ نزدیک آنها آشیانه می‌سازند

و نغمهسرایی می‌کنند.

13 از آسمان بر کوهها باران می‌بارانی

و زمین را از نعماتت پُر می‌سازی.

14 برای مصرف حیوانات علف را می‌رویانی

و برای انسانها نباتات را آفریدی

تا غذای خود را از آنها به دست آورند.

15 تا برای شادی دل خود شراب،

و برای شادابی چهرهٔ‌شان روغن،

و جهت تقویت جسمانی خود، نان تهیّه کنند.

16 سروهای لبنان که درختان خداوند هستند،

سیراب می‌شوند.

17 پرندگان بر درختان سرو،

و لک‌لکها روی درختان صنوبر، آشیانه می‌سازند.

18 کوهها پناهگاه بُزهای کوهی

و صخرهها لانهٔ گورکنهاست.

19 مهتاب را جهت تعیین فصلها آفریدی

و آفتاب وقت غروب خود را می‌داند.

20 شب را به وجود آوردی تا در تاریکی آن

حیوانات وحشی از لانه‌های خود بیرون آیند.

21 شیرهای جوان برای طعمهای که خدا برایشان فراهم کرده است،

غرّش می‌کنند.

22 در وقت طلوع آفتاب، دوباره به بیشهٔ خود می‌روند

و استراحت می‌کنند.

23 انسانها برای کسب و کار از خانههای خود بیرون می‌روند

و تا هنگام شب تلاش می‌کنند.

24 خداوندا، کارهای تو چه بسیار است،

همهٔ آنها را با حکمت انجام داده‌ای،

زمین از مخلوقات تو پُر است.

25 اقیانوسها بزرگ و وسیع هستند

و حیوانات بی‌شمار،

کوچک و بزرگ در آنها زندگی می‌کنند.

26 کشتی‌ها بر روی آنها حركت می‌کنند

و هیولای دریایی در آنها بازی می‌کند.

27 همهٔ آنها محتاج تو هستند،

تا روزیِ آنها را بدهی.

28 هر آنچه تو به آنها می‌دهی، آنها جمع می‌نمایند.

تو برایشان غذا آماده می‌کنی و آنها را سیر می‌سازی.

29 وقتی از آنها روی برمی‌گردانی، به وحشت می‌افتند

و هنگامی‌که جانشان را می‌گیری، می‌میرند

و به خاک برمی‌گردند زیرا که از آن ساخته شده‌اند.

30 چون روح خود را می‌فرستی زنده می‌شوند

و زمین، زندگی تازه پیدا می‌کند.

31 جلال خداوند جاودان باد.

خداوند از کارهای خود خشنود باشد.

32 او به زمین می‌نگرد و زمین به لرزه می‌آید

و چون کوهها را لمس می‌کند، چون آتشفشان فَوَران می‌کنند.

33 تا زنده‌ام سرود حمد خواهم سرایید،

و تا آخر عمر خود، خداوند را ستایش خواهم كرد.

34 امیدوارم که دعا و مناجات من او را خشنود سازد،

زیرا او سرچشمهٔ سرور و شادی من است.

35 گناهکاران از روی زمین محو شوند

و اثری از مردمان بدکار باقی نماند.

ای جان من خداوند را ستایش کن.

خداوند را سپاس باد.

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/84/32k/PSA/104-dcdf740119d35bfe3658f024cc228711.mp3?version_id=181—

Categories
مزامیر

مزامیر 105

خدا و قوم او

1 خداوند را شکر کنید

و عظمت او را بیان نمایید.

کارهایی را که انجام داده است، به جهانیان اعلام نمایید.

2 برای او سرود حمد بسرایید

و کارهای عظیم او را به مردم بگویید.

3 جلال بر نام مقدّس او باد!

شادمان باد دلهای کسانی‌که خداوند را می‌جویند!

4 از خدا کمک بطلبید

و همیشه او را بپرستید.

5-6 ای فرزندانِ بندهٔ او ابراهیم،

و ای فرزندان یعقوب، برگزیدهٔ او،

معجزات و داوریهای خدا را به‌ یاد آورید.

7 خداوند، خدای ماست.

او همهٔ زمین را داوری می‌کند.

8 او پیمان خود را تا به ابد نگاه خواهد داشت،

کلامی را که فرمان داد، برای هزار نسل.

9 پیمانی را که با ابراهیم بست،

وسوگندی را که با اسحاق یاد کرد، حفظ خواهد نمود.

10 عهدی با یعقوب بست،

پیمانی جاودانه با اسرائیل.

11 خداوند فرمود: «سرزمین کنعان را

به عنوان ملکیّت به شما می‌بخشم.»

12 وقتی تعداد آنها کم بود

و در سرزمین کنعان غریب

13 و در کشورها و سلطنت‌ها سرگردان بودند،

14 خداوند به هیچ‌کس اجازه نداد که به آنها آزاری برساند

و برای پشتیبانی آنها به پادشاهان هشدار داد

15 و فرمود: «به برگزیدگان من ظلم نکنید

و به انبیای من ضرر نرسانید.»

16 وقتی‌که خداوند قحطی در کشور پدید آورد

و هیچ چیزی برای خوردن پیدا نمی‌شد،

17 یوسف را پیشتر از آنها به مصر فرستاد،

که به عنوان غلام فروخته شد.

18 پاهای او را با زنجیر بستند

و یوغ آهنین بر گردنش گذاشتند.

19 تا زمانی که گفته‌های او به حقیقت پیوست

و کلام خداوند سخن او را تأیید کرد.

20 پس فرعون او را آزاد کرد

و فرماندار مردم او را رها نمود.

21 سپس او را بر کاخ خود حاکم ساخت

و او را فرماندار تمام سرزمین خود نمود،

22 تا تمام بزرگان مملکت را تحت فرمان خود درآوَرَد

و رهبران قوم را تعلیم دهد.

23 سپس یعقوب به مصر آمد

و به عنوان بیگانه در آنجا ساکن شد.

24 خداوند در آنجا فرزندان زیادی به آنها داد

و آنها را از دشمنانشان قویتر ساخت.

25 خداوند کاری کرد که مردم مصر از قوم اسرائیل متنفّر شدند

و با آنها با حیله رفتار کردند.

26 سپس خدا موسی خادم خود

و هارون برگزیدهٔ خویش را فرستاد.

27 آنها قدرت خداوند را با انجام معجزات

در سرزمین مصر نشان دادند.

28 خدا تاریکی بر آن سرزمین فرستاد،

امّا مصریان امر او را اطاعت نکردند.

29 رودخانههای آنها را به خون تبدیل کرد

و همهٔ ماهیان آنها را کشت.

30 بعد قورباغهها به آن سرزمین هجوم آوردند

و حتّی کاخ سلطنتی هم پُر از قورباغه شد.

31 به امر خداوند انواع مگس و پشه

سراسر آن سرزمین را پُر ساخت.

32 به جای باران،

تگرگ و رعد و برق را به سرزمینشان فرستاد.

33 تاکستانها و درختان انجیر

و درختان آنها را از بین برد.

34 به فرمان او،

میلیونها ملخ حمله‌ور شدند،

35 و همهٔ نباتات

و غلاّت آنجا را خوردند.

36 او تمام نخستزادگان مصریان را

به قتل رسانید.

37 آنگاه قوم اسرائیل را که همگی سالم و نیرومند بودند،

با نقره و طلا از مصر خارج کرد.

38 چون مردم مصر از آنها می‌ترسیدند،

از رفتن ایشان خوشحال شدند.

39 خدا به هنگام روز ابر را سایبان آنها ساخت

و هنگام شب با ستون آتش به آنها روشنایی می‌بخشید.

40 آنها از او تقاضا کردند و او به آنها بلدرچین داد

و برایشان غذای فراوان از آسمان فرستاد تا سیر شوند.

41 صخره را شکافت و از آن آب گوارا فوران کرد

و مثل رودخانه در صحرای خشک جاری شد.

42 زیرا پیمان مقدّس خود را با ابراهیم به یاد آورد.

43 به این ترتیب قوم برگزیدهٔ خود را

با سرود شادمانی از مصر بیرون آورد.

44 او سرزمین اقوام دیگر را

با تمام محصولاتش به آنها داد

45 تا احکام او را بجا آورند و قوانین او را اطاعت نمایند.

خداوند را سپاس باد!

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/84/32k/PSA/105-7ceb60a86b511e379230d24d4deba181.mp3?version_id=181—

Categories
مزامیر

مزامیر 106

مهربانی خدا بر قومش

1 خداوند را شکر کنید!

خداوند را سپاس گویید، زیرا او نیکوست؛

و محبّت پایدار او جاودانه است.

2 چه کسی می‌تواند کارهای عظیمی را که او انجام داده است، بیان کند؟

چه کسی می‌تواند شکر او را آن‌طور که شایسته است، بجا آورد؟

3 خوشا به حال کسانی‌که احکام او را بجا می‌آورند

و همیشه آنچه را که درست است انجام می‌دهند.

4 خداوندا، وقتی قوم خود را یاری می‌کنی، مرا هم به یادآور.

وقتی آنها را نجات می‌دهی، مرا هم نجات بده

5 تا سعادت قوم خود را ببینم

و در شادمانی امّت تو شریک گردم

و در افتخاری که به قوم خود می‌بخشی، سهیم باشم.

6 ما هم مانند اجداد خود گناهکار هستیم،

ما نیز خطا کرده و شرارت ورزیده‌ایم.

7 اجداد ما در مصر، کارهای عجیب تو را درک نکردند،

آنها مهر و محبّت پایدار تو را فراموش کردند

و در ساحل دریای سرخ علیه قادر متعال شورش کردند.

8 امّا او همان‌طور که وعده داده بود، آنها را رهایی داد

تا قدرت عظیم خود را نشان دهد.

9 او به دریای سرخ فرمان داد

و دریا خشک شد؛

و قوم خود را از میان دریا از روی خشکی گذرانید.

10 آنها را از دست آنانی که از ایشان نفرت داشتند، رهانید

و از چنگ دشمنانشان نجات داد.

11 امّا آب، تمام دشمنان آنها را غرق کرد

به طوری که حتی یکی از آنان هم باقی نماند.

12 در آن وقت آنها به وعدهٔ او ایمان آوردند

و برای او سرود شکرگزاری خواندند.

13 امّا آنها بزودی همهٔ کارهای او را فراموش کردند

و منتظر مشورت و نصایح او نشدند.

14 بلکه با خواهش‌های نفسانی خود،

خدا را در صحرا آزمودند.

15 پس او آنچه را که خواسته بودند، به ایشان عطا کرد،

امّا مرض کشنده‌ای در بین آنها فرستاد.

16 در بیابان به موسی

و به هارون، خدمتگزار مقدّس خداوند حسادت ورزیدند.

17 پس زمین دهان باز کرد

و داتان و ابیرام و همراهانش را در خود فروبرد.

18 آتش بر پیروانشان بارید

و همهٔ آن مردم شریر را سوزانید.

19 آنها در دامنهٔ کوه سینا گوساله‌ای از طلا ساختند

و آن بت را پرستش کردند.

20 مجسمهٔ یک گاوِ علفخوار را،

بر خدای با عظمت و پُرجلال ترجیح دادند.

21 آنها خدایی را که با کارهای عجیب خود

آنان را از مصر آزاد کرده بود، فراموش کردند،

22 کارهای عجیبی را که در زمین مصر انجام داد

و یا آنچه را که در دریای سرخ کرد.

23 وقتی خدا فرمود که می‌خواهد آن مردم را از بین ببرد،

خادم برگزیدهٔ او موسی، در مقابل خدا به شفاعت ایستاد

تا خشم او را برگرداند تا آنان را از بین نبرد.

24 آنها نخواستند که به آن سرزمین نیکو وارد شوند

و به وعدهٔ خداوند اعتماد ننمودند.

25 در چادر‌های خود نشستند و شکایت کردند

و به دستورات خداوند گوش ندادند.

26 پس خداوند به طور بسیار جدّی قسم خورد

که همه را در آن بیابان از بین ببرد

27 و نسل ایشان را در سرزمینهای بیگانه پراکنده کند

تا در سرگردانی بمیرند.

28 در فغور، بت بعل را پرستیدند

و از قربانی‌هایی که به بُتهای بی‌جان تقدیم شده بود، خوردند.

29 با رفتار خود، خداوند را به خشم آوردند

و به‌خاطر آن به بلا دچار شدند.

30 پس فینحاس، برخاسته و مجرمین را مجازات نمود

و وبا از بین رفت.

31 این کار نیک فینحاس در پیشگاه خدا مقبول گردید

و تا به ابد از آن یاد خواهد شد.

32 در کنار چشمهٔ مریبه، خشم خداوند را برانگیختند،

به طوری که به‌خاطر آن، موسی دچار زحمت گردید.

33 چون آن‌چنان او را به ستوه آورده بودند

که سخنان ناسزا گفت.

34 آن قومهایی را که خداوند دستور داده بود

از بین ببرند نکشتند،

35 بلکه با آنها ازدواج کردند

و از رفتار بت‌پرستانهٔ آنها پیروی نمودند.

36 بُتهای آنها را پرستش کردند

و در نتیجه اسباب سقوط خود را فراهم کردند.

37 پسران و دختران خود را

برای بُتهای کنعان قربانی نمودند.

38 خون پسران و دختران بی‌گناه خود را به‌خاطر بُتهای کنعان ریختند

و آن سرزمین را با خون آلوده کردند.

39 به این ترتیب به‌خاطر رفتار بد خود، ناپاک گشتند

و به خداوند خیانت ورزیدند.

40 آنگاه خداوند بر قوم خود خشم نموده

از آنها متنفّر گردید.

41 پس آنها را به دست اقوامی که از آنها متنفّر بودند، سپرد

و آنها بر ایشان حکمرانی نمودند.

42 دشمنانشان بر آنها ظلم نموده،

آنها را خوار و ذلیل کردند.

43 خداوند بارها قوم خود را نجات داد،

ولی هر بار آنها مجدداً به ضد خدا شورش نمودند، بیشتر در گناه فرو رفتند.

44 با وجود این، هرگاه از روی درماندگی به حضور خداوند زاری کردند،

خداوند زاری آنها را شنید.

45 پیمانی را که با آنها بسته بود، به یاد آورد

و به‌خاطر محبّت پایدارش، بر آنها رحمت فرموده، از گناهانشان چشم پوشید

46 و دل مردمانی را که بر آنها ظلم می‌کردند،

به رحم آورد.

47 ای خداوند خدای ما،

ما را نجات بده،

ما را از میان ممالک بیگانه به سرزمین خودمان بازگردان،

تا از تو شکرگزار باشیم و نام پاک تو را ستایش کنیم.

48 خداوند، خدای اسرائیل را سپاس باد؛

از ازل تا ابدالآباد! همهٔ مردم بگویند: «آمین!»

خداوند را سپاس باد!

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/84/32k/PSA/106-bae2adf2ae75fd6d7d5d91d20fd176af.mp3?version_id=181—

Categories
مزامیر

مزامیر 107

در ستایش مهربانی خدا

1 خداوند را سپاس بگویید، زیرا که نیكوست

و محبّت او پایدار و ابدی است.

2 آنانی که به وسیلهٔ خداوند نجات یافته‌اند بگویند،

که خداوند آنان را از دست دشمنانشان رهایی داده است

3 و آنان را از شرق و غرب، از شمال و جنوب،

از سرزمینهای بیگانه بازگردانیده است.

4 بعضی‌ها در بیابان آواره و سرگردان بودند

و شهری نداشتند تا در آن سکونت نمایند.

5 گرسنه و تشنه بودند

و جانشان به لبشان رسیده بود.

6 در آن تنگنا، نزد خداوند فریاد کردند،

و او آنها را از پریشانی نجات داد.

7 سپس آنها را از راهی مستقیم به شهری هدایت کرد

که بتوانند در آن ساکن گردند.

8 آنها باید از خداوند به‌خاطر محبّت پایدار

و کارهای فوق‌العاده‌ای که برای انسان انجام داد شکرگزار باشند.

9 او تشنگان را سیراب می‌کند

و گرسنگان را با خوراکهای نیکو سیر می‌گرداند.

10 برخی در تاریکی و ظلمت،

در زندان، در غُل و زنجیر به سر می‌برند.

11 زیرا از کلام خدا سرپیچی کردند

و احکام خدای قادر متعال را بجا نیاوردند.

12 زیر بار کار و زحمت، پشت آنها خم شده، از پای افتاده بودند

و کسی به کمكشان نرسید.

13 در آن تنگنا، نزد خداوند فریاد کردند

و او آنها را از پریشانی نجات داد.

14 آنان را از تاریکی و ظلمت بیرون آورد

و از غُل و زنجیر اسارت آزاد کرد.

15 آنها باید از خداوند به‌خاطر محبّت پایدار

و کارهای فوق‌العاده‌ای که برای انسان انجام داد شکرگزار باشند.

16 زیرا او دروازه‌های برنزی

و میلههای آهنین را درهم شکسته است.

17 بعضی به‌خاطر روش گناه‌آلود خود رنج می‌کشیدند

و به سبب شرارتهای خویش در عذاب بودند.

18 اشتهای خود را از دست داده

و پایشان به لب گور رسیده بود.

19 در آن تنگنا، نزد خداوند فریاد کردند

و او آنها را از پریشانی نجات داد.

20 او با کلامش آنها را شفا داده

از مرگ رهانید.

21 پس آنها باید خداوند را به‌خاطر محبّت پایدارش

و کارهای فوق‌العاده‌ای که برای انسان انجام داده شکر کنند.

22 برایش قربانی تشکّر تقدیم کنند

و با سرودهای شاد، کارهای او را بیان نمایند!

23 بعضی با کشتی به دریا رفته،

به تجارت مشغول شدند.

24 آنها کارهای خداوند و کارهای عجیب او را

در عمق دریاها مشاهده کردند.

25 به فرمان او بادی شدید برخاست

و امواج دریا را متلاطم ساخت.

26 کشتی‌ها گاهی به هوا پرتاب می‌شدند

و گاهی به اعماق آب فرو می‌رفتند

و سرنشینان آنها از ترس، نیمه‌جان شده بودند.

27 مانند مستان تلو‌تلو می‌خوردند

و عقل خود را از دست داده بودند.

28 در آن تنگنا، نزد خداوند فریاد کردند

و او آنها را از پریشانی نجات داد.

29 توفان را آرام کرد

و امواج دریا ساکت شد.

30 آنها از آرامی خوشحال شدند

و خداوند آنها را به بندر مقصود رسانید.

31 آنها باید خداوند را به‌خاطر محبّت پایدار

و کارهای فوق‌العاده‌ای که برای انسان انجام داده، شکر کنند.

32 عظمت و جلال او را در میان مردم بیان کنند

و او را در حضور رهبران ستایش نمایند.

33 خداوند رودخانه‌ها را به بیابان تبدیل می‌کند

و چشمه‌های آب را خشک می‌سازد.

34 زمینهای حاصلخیز را به‌خاطر ساکنان شریر آن

به شوره‌زار مبدّل می‌نماید.

35 بیابانها را به برکه‌های آب،

و زمینهای خشک را به چشمه‌سار تبدیل می‌کند.

36 مردمان گرسنه را در آنجا ساکن می‌سازد

تا برای خود شهری بسازند.

37 در آنجا به زراعت می‌پردازند و تاکستان غرس می‌کنند

و حاصل آن را برمی‌چینند.

38 قوم خود را برکت داد و فرزندان آنان را بسیار ساخت

و نگذاشت که گلّهها و رمههای ایشان کم شوند.

39 چون قوم خدا، توسط ظلم و ستم دشمنان

شکست می‌خوردند و به آنها توهین می‌شد،

40 خداوند رهبران ظالم را خوار و ذلیل

و در ویرانهها آواره ساخت.

41 امّا نیازمندان را از رنج رهانید

و تعداد خانواده‌هایشان را مانند گلّهها زیاد کرد.

42 مردمان نیك، اینها را می‌بینند و خوشحال می‌شوند،

امّا شریران خاموش می‌گردند.

43 خردمندان به اینها دقّت کنند

و محبّت پایدار خداوند را به یاد داشته باشند.

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/84/32k/PSA/107-03b1a62c27b00fb7e2131b5f2baf34b8.mp3?version_id=181—

Categories
مزامیر

مزامیر 108

سرود داوود

دعا برای پیروزی بر دشمنان

1 خدایا، دل من استوار و محکم است

و برای تو سرود شکرگزاری خواهم سرایید.

ای جان من بیدار شو.

2 ای عود من و ای بربط من بیدار شوید،

من خورشید را بیدار خواهم کرد.

3 خدایا، در بین اقوام جهان تو را سپاس خواهم گفت

و در میان مردم تو را ستایش خواهم کرد.

4 زیرا محبّت پایدار

و وفاداری تو بالاتر از آسمانهاست.

5 خدایا، عظمت و شکوهت را در آسمان

و جلالت را بروی زمین آشکار فرما،

6 دعای مرا بشنو و ما را با قدرت خود نجات بده

تا کسانی که تو دوست می‌داری، رهایی یابند.

7 خداوند از جایگاه مقدّس خود به ما وعده داد و فرمود:

«با سرافرازی، شهر شکیم

و دشت سُكوّت را بین قوم تقسیم خواهم نمود.

8 جلعاد از آن من است و منسی از آن من.

افرایم کلاهخود من است،

و یهودا، عصای سلطنت من.

9 موآب ظرف شست‌وشوی من خواهد بود

و به نشانهٔ مالکیّتم،

کفش خود را بر اَدوم پرت خواهم کرد

و بر فراز فلسطین بانگ پیروزی برخواهم آورد.»

10 چه کسی مرا به آن شهر مستحکم می‌برد؟

چه کسی مرا به اَدوم راهنمایی می‌کند؟

11 خدایا! آیا حقیقتاً ما را ترک کرده‌ای،

و پیشاپیش لشکر ما نخواهی رفت؟

12 خدایا در مقابله با دشمنان، به ما کمک کن

زیرا کمک انسان بی‌فایده است.

13 با کمک خدا، پیروزی از آن ما خواهد بود،

او دشمنان ما را سرکوب خواهد كرد.

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/84/32k/PSA/108-6ded2e3bdb6276bd099a1ee0490099c8.mp3?version_id=181—

Categories
مزامیر

مزامیر 109

سرود داوود

دعا برای حمایت و انتقام

1 خدایا، نام تو را ستایش می‌کنم، خاموش مباش.

2 زیرا مردم شریر و دروغگو زبان به بدگویی من گشوده‌اند

و دربارهٔ من دروغ می‌گویند.

3 سخنان نفرت‌انگیز می‌گویند

و بدون سبب با من می‌جنگند.

4 من آنها را دوست دارم و برایشان دعا می‌کنم

امّا آنها با من مخالفت می‌کنند.

5 جواب خوبی‌های مرا با بدی می‌دهند

و در عوض محبّت، دشمنی می‌کنند.

6 حاکم ظالمی را بر او بگمار

و یکی از دشمنانش را تا علیه او شهادت بدهد.

7 در دادگاه محکوم شود

و دعایش هم گناه محسوب گردد!

8 عمرش کوتاه شود

و دیگری جا و مقامش را بگیرد!

9 فرزندانش یتیم شوند

و زنش بیوه گردد!

10 اطفالش آواره شوند و به گدایی بیفتند،

از ویرانه‌ای که زندگی می‌کنند رانده گردند!

11 طلبکارانش مال و دارایی‌اش را غصب کنند

و بیگانگان حاصل زحمتش را به تاراج ببرند.

12 کسی بر او رحم نکند و هیچ‌کس یتیمانی را که او از خود به جا می‌گذارد،

مورد لطف و توجّه قرار ندهد.

13 نسل او قطع،

و نامش از صفحهٔ روزگار محو گردد!

14 خداوند شرارت ‌نیاکانش را فراموش نکند

و گناهان مادرش را نیامرزد!

15 کارهای بد او همیشه مدّ نظر خداوند باشد،

امّا خاطرهٔ او از روی زمین محو شود!

16 زیرا او هرگز به کسی رحم نکرد،

بلکه به فقیران و محتاجان و بی‌کسان، آزار رسانید

و آنان را کشت.

17 او دوست داشت که دیگران را لعنت کند، اکنون خودش را لعنت کن.

نمی‌خواست به کسی برکت برساند، پس هیچ‌کس او را برکت نرساند.

18 لعنت را مثل لباس به تن می‌کرد،

پس اکنون لعنت مانند آب در بدنش

و مثل روغن در استخوانهایش نفوذ کند.

19 اینک لعنت مانند لباسی که می‌پوشید

و مانند کمربندی که به کمر می‌بست، او را بپوشاند.

20 خداوند دشمنانم و کسانی را که از من بدگویی می‌کنند،

چنین جزا بدهد.

21 امّا ای خدا و ای خداوند من، به‌خاطر نام خود به من کمک کن

و به‌خاطر محبّت پایدارت مرا نجات بده.

22 من مسکین و نیازمندم،

درد و غم تا اعماق قلبم رخنه کرده است.

23 مانند سایهٔ غروب در حال فنا هستم

و مانند ملخی رانده شده‌ام.

24 از بس روزه گرفته‌ام، قوّتی در زانوهایم نمانده

و فقط پوست و استخوان شده‌ام.

25 نزد دشمنانم رسوا و مسخره شده‌ام

و وقتی مرا می‌بینند، سر خود را می‌جنبانند.

26 ای خداوند و خدای من، مرا کمک کن

و به‌خاطر محبّت پایدارت، مرا نجات بده

27 تا دشمنانم بدانند که تو ای خداوند،

نجات‌دهندهٔ من هستی.

28 آنها مرا لعنت می‌کنند،

امّا تو مرا برکت بده، تا بدخواهانم شرمنده شوند

و این بنده‌ات شادمان گردد.

29 دشمنانم را رسوا گردان

و آنها را با شرم و خجالت بپوشان!

30 با زبان خود از خداوند بسیار تشکّر خواهم نمود

و در حضور همهٔ مردم، او را ستایش خواهم كرد.

31 زیرا از مردم مسکین و فقیر حمایت می‌نماید

و از دست کسانی‌که آنان را محکوم به مرگ می‌کنند، رهایی می‌بخشد.

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/84/32k/PSA/109-dc381f6857706402f7469ffbe92f7d45.mp3?version_id=181—