Categories
حزقیال

حزقیال 40

حزقیال به اورشلیم برده می‌شود

1 در سال بیست و پنجم تبعید ما، یعنی چهارده سال پس از تسخیر اورشلیم، در روز دهم سال نو، در آن روز من حضور پرتوان خداوند را حس کردم و او مرا با خود برد.

2 خداوند در رؤیا مرا به سرزمین اسرائیل برد و مرا بر کوه بلندی قرار داد. در جنوب، ساختمانهایی بودند که شبیه شهر به نظر می‌رسیدند.

3 او مرا نزدیکتر برد، مردی را دیدم که مانند برنز می‌درخشید. او ریسمانی نخی و چوبی برای اندازه‌گیری در دست داشت و در برابر دروازه ایستاده بود.

4 آن مرد به من گفت: «ای انسان فانی، از نزدیک ببین و با دقّت گوش فرا ده و اندیشهٔ خود را به آنچه که به تو نشان می‌دهم، متمرکز کن! زیرا تو به اینجا آورده شده‌ای که اینها را به تو نشان بدهم تا قوم اسرائیل را از هرچه به تو نشان می‌دهم، آگاه سازی.»

دروازهٔ شرقی

5 آنجا دیواری در دور معبد بزرگ بود. آن مرد دیوار معبد بزرگ را با چوبی که سه متر طول داشت اندازه گرفت؛ پهنا و ارتفاع دیوار هر کدام سه متر بود.

6 آنگاه به دروازهٔ شرقی رفت و از پلّه‌هایش بالا رفت و عرض دروازه را اندازه گرفت و آن نیز سه متر بود.

7 در پشت آن، راهرویی بود که در هر طرف آن سه اتاق برای نگهبانان بود. اتاقها مربّع بودند و هر ضلع آنها سه متر بود و ضخامت دیوار بین آنها دو متر و نیم بود. پشت اتاقهای نگهبانی راهرویی به طول سه متر وجود داشت که به اتاق ورودی که روبه‌روی معبد بزرگ قرار داشت، وصل می‌شد.

8-9 او این اتاق را اندازه گرفت و طول آن چهار متر بود و قسمتی را که به معبد بزرگ نزدیک بود تشکیل می‌داد و ضخامت دیوارهای آن در قسمت پشت یک متر و نیم بود.

10 اتاقهای نگهبانان در دو طرف راهرو هم‌اندازه بودند و پهنای دیوارهای بین آنها یکی بود.

11 سپس آن مرد عرض راهرویی را که نزدیک دروازه بود اندازه گرفت. روی هم رفته شش و نیم متر بود و فاصله بین دروازه پنج متر بود.

12 در برابر هریک از اتاقهای نگهبانان دیوار کوتاهی به ارتفاع نیم متر و عرض نیم متر وجود داشت. هر اتاق سه متر مربّع مساحت داشت.

13 آنگاه او فاصله دیوار بین دیوار پشتی یک اتاق را تا دیوار پشتی اتاق روبه‌روی آن اندازه گرفت و فاصله آنها یازده و نیم متر بود.

14 سپس اتاقی را که به حیاط منتهی می‌شد اندازه گرفت، ده متر بود.

15 فاصلهٔ دروازه از خارج دیوار تا آخرین اتاق بیست و پنج متر بود.

16 پنجره‌های کوچکی در دیوارهای خارجی اتاقها و راهرو وجود داشت و در روی دیوارهای داخلی راهرو، درختهای نخل کنده‌کاری شده بود.

حیاط بیرونی

17 آن مرد، مرا از دروازه به درون حیاط برد آنجا سی اتاق در کنار دیوار ساخته بودند که در جلوی آنها محوطه‌ای سنگفرش شده قرار داشت

18 که تا جلوی حیاط ادامه داشت. سطح حیاط بیرون پایین‌تر از حیاط درونی بود.

19 در سطح بالاتر دروازه‌ای وجود داشت که به‌ طرف حیاط درونی باز می‌شد. آن مرد فاصله دو دروازه را اندازه گرفت و این فاصله پنجاه متر بود.

دروازهٔ شمالی

20 آنگاه آن مرد دروازهٔ شمالی را که به طرف حیاط باز می‌شد اندازه گرفت.

21 در آنجا سه اتاق نگهبانی در دو طرف دروازه قرار داشت. اندازهٔ این اتاقها اندازهٔ اتاقهای دروازهٔ شرقی بود. طول دروازه بیست و پنج متر و عرض آن دوازده و نیم متر بود.

22 اتاق ورودی، پنجره‌ها و نخلهای کنده‌کاری شده‌ای مانند دروازهٔ شرقی داشت و اتاق ورودی در انتها قرار داشت و روبه‌روی حیاط بود. و این اتاق با هفت پلّه به حیاط وصل می‌شد.

23 روبه‌روی دروازهٔ شمالی در آن سوی حیاط، دروازه‌ای بود که به طرف حیاط باز می‌شد، درست مانند دروازه‌ای که در شرق وجود داشت. آن مرد فاصله این دو دروازه را اندازه گرفت و فاصلهٔ آنها پنجاه متر بود.

دروازهٔ جنوبی

24 آنگاه آن مرد مرا به سوی جنوب برد و ما در آنجا دروازهٔ دیگری را دیدیم. او فاصله دیوارهای داخلی و اتاق ورودی را اندازه گرفت که مانند دروازه‌های دیگر بود.

25 اتاقهای این دروازه پنجره‌‌هایی مانند دروازه‌های دیگر داشت. طول این دروازه بیست و پنج متر و عرض آن دوازده و نیم متر بود.

26 این دروازه هفت پلّه به طرف خارج داشت و در اتاق ورودی آن به طرف حیاط باز می‌شد و در دیوارهای راهروها درختهای نخل‌کنده‌کاری شده بود.

27 اینجا نیز دروازه‌ای به طرف حیاط بود. آن مرد فاصله آن را اندازه گرفت فاصله دو دروازه پنجاه متر بود.

دروازهٔ داخلی جنوبی

28 آن مرد، مرا به دروازهٔ جنوبی حیاط درونی برد. او دروازه را اندازه گرفت که هم اندازهٔ دروازه‌های دیوارهای بیرونی بود.

29-30 اتاقهای نگهبانان، اتاق ورودی و دیوارهای داخلی آن مشابه و هم اندازهٔ دروازه‌های دیگر بود. همچنین در راهروی آن پنجره‌هایی بود. طول آن بیست و پنج متر و عرض آن دوازده و نیم متر بود.

31 اتاق ورودی آن به طرف حیاط بیرونی بود و در روی دیوارهای راهروی آن، درختهای نخل کنده‌کاری شده بود. این دروازه هشت پلّه داشت.

دروازهٔ شرقی حیاط درونی

32 آن مرد، مرا از طرف دروازهٔ شرقی به حیاط درونی برد آنجا را اندازه‌گیری کرد و هم‌اندازهٔ دروازه‌های دیگر بود.

33 اتاق نگهبانان، اتاق ورودی و دیوارهای درونی آن مشابه و هم‌اندازهٔ دروازه‌های دیگر بود. در راهرو، اتاقها و اتاقهای ورودی پنجره‌‌هایی بود که طول آن بیست و پنج متر و عرض آن دوازده و نیم متر بود.

34 اتاق ورودی به طرف حیاط بیرونی بود. در روی دیوارهای راهرو، درختهای نخل کنده‌کاری شده بود که هشت پلّه دروازه را به حیاط بیرونی وصل می‌کرد.

دروازهٔ شمالی حیاط درونی

35 سپس آن مرد، مرا به دروازهٔ شمالی برد. آنجا را اندازه‌گیری کرد و آنجا مشابه و هم اندازهٔ دروازه‌های دیگر بود.

36 مانند بقیّه، اتاق نگهبانان، دیوارهای تزئین شده و اتاق ورودی پنجره‌‌هایی داشت طول آن بیست و پنج متر و عرض آن دوازده و نیم متر بود.

37 اتاق ورودی به طرف حیاط بیرون بود. در روی دیوارها درختان نخل کنده‌کاری شده بود. هشت پلّه حیاط بیرونی را به این دروازه وصل می‌کرد.

اتاقهای ویژهٔ قربانی

38 در حیاط بیرونی اتاقی بود که به وسیلهٔ دری به اتاق ورودی دروازهٔ شمالی متّصل می‌شد و در آنجا لاشهٔ قربانی سوختنی را می‌شستند.

39 در اتاق ورودی، چهار میز بود؛ در هر طرف اتاق دو میز. در روی این میزها، حیوانات را برای قربانی سوختنی، قربانی گناه و یا برای جبران خطا ذبح می‌کردند.

40 در خارج اتاق ورودی دروازهٔ شمالی چهار میز بود در هر طرف دو میز.

41 روی هم رفته هشت عدد میز بود که روی آنها حیوانات را ذبح می‌کردند. چهار میز در داخل اتاق و چهار میز در حیاط بود.

42 چهار میزی که داخل بود و برای آماده کردن قربانی سوختنی استفاده می‌شد، از سنگ تراشیده شده بود. طول و عرض این میزها هفتاد و پنج سانتیمتر و ارتفاع آنها نیم متر بود. تمام لوازمی که برای ذبح کردن قربانی استفاده می‌شد، بر روی این میزها نگهداری می‌شد.

43 لاشهٔ قربانی روی این میزها قرار می‌گرفت. دور تا دور اتاق چنگک‌هایی به طول تقریبی هشت سانتیمتر نصب شده بود.

44 آنگاه او مرا به حیاط درونی آورد. آنجا دو اتاق بود که به طرف حیاط درونی باز می‌شدند یکی به طرف جنوب که در کنار دروازهٔ شمالی بود و اتاق دیگر به طرف شمال که در کنار دروازهٔ جنوبی بود.

45 آنگاه آن مرد به من گفت اتاقی که به طرف جنوب است برای کاهنانی است که در معبد بزرگ خدمت می‌کنند

46 و اتاقی که به طرف شمال است برای کاهنانی است که مسئول قربانگاه هستند. این کاهنان از نسل صادوق هستند. ایشان تنها کسانی از طایفهٔ لاوی هستند که اجازه دارند به حضور خداوند بروند و او را خدمت کنند.

حیاط درونی و ساختمان معبد بزرگ

47 آن مرد، حیاط درونی را اندازه گرفت، مساحت آن پنجاه متر مربّع بود. معبد بزرگ در غرب آن بود و قربانگاه در روبه‌روی آن قرار داشت.

48 سپس مرا به اتاق ورودی معبد بزرگ برد و در ورودی را اندازه گرفت. حدود دو و نیم متر بود و عرض راهرو هفت متر و قطر دیوارهای دوطرف هرکدام یک و نیم متر بود.

49 طول اتاق ورودی ده متر و عرض آن شش متر بود. این اتاق توسط ده پلّه به حیاط راه داشت. در دو طرف در ورودی دو ستون قرار داشت.

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/84/32k/EZK/40-178f313da8897aa38d3a043377bcbe03.mp3?version_id=181—

Categories
حزقیال

حزقیال 41

1 سپس آن مرد، مرا به اتاق مرکزی یعنی مکان مقدّس برد. او عرض راهرو را اندازه گرفت و عرض آن سه متر بود.

2 و طول آن پنج متر بود و قطر دیوارها در هر طرف دو و نیم متر بودند. او اتاق را اندازه گرفت درازای آن بیست متر و پهنای آن ده متر بود.

3 آنگاه او به اتاق اندرونی رفت. راهروی آن را اندازه گرفت. عرض آن یک متر و طول آن سه متر بود و قطر دیوارها در هر طرف سه و نیم متر بود.

4 سپس اتاق را اندازه گرفت مساحت آن ده متر مربّع بود. این اتاق پشت اتاق مرکزی قرار داشت. آنگاه به من گفت: «این مقدّسترین مکان است.»

اتاقهایی که در کنار دیوار معبد بزرگ ساخته شده بودند

5 آن مرد، قطر دیوار داخلی معبد بزرگ را اندازه گرفت؛ سه متر بود. در کنار این دیوار در سراسر معبد بزرگ اتاقهای کوچکی به پهنای دو متر وجود داشت.

6 این اتاقها سه طبقه بودند که در هر طبقه سی اتاق بود. دیوارهای خارجی هر طبقه از طبقهٔ زیرین نازکتر بود و وزن هر طبقه بر روی دیوار زیرین بود.

7 دیوار معبد بزرگ از بیرون از پایین تا بالا به یک قطر به‌نظر می‌رسید. دو راه پلّهٔ عریض ساخته بودند تا بتوان از طبقهٔ زیرین به طبقهٔ میانی و از آنجا به طبقهٔ بالایی رفت.

8-11 ضخامت این دیوارهای خارجی دو و نیم متر بود. یک در، از طرف شمال معبد بزرگ و یک در، از طرف جنوب آن به این اتاقها باز می‌شد. همچنین ایوانی دیدم که دور تا دور معبد بزرگ بود و عرض آن دو و نیم متر و ارتفاع آن سه متر بود و هم سطح پایه اتاقهای کنار دیوار بود. بین ایوانها و ساختمانی که کاهنان از آن استفاده می‌کردند، محوطه‌ای باز به درازای ده متر در امتداد معبد بزرگ وجود داشت.

ساختمان غربی

12 در انتهای محوطهٔ باز در غرب معبد بزرگ ساختمانی به پهنای سی و پنج متر و درازای چهل و پنج متر وجود داشت، دیوارهایش دو و نیم متر ضخامت داشتند.

اندازهٔ کلّ ساختمان معبد بزرگ

13 آنگاه آن مرد، پیرامون معبد بزرگ را اندازه گرفت. درازای آن پنجاه متر بود. و از پشت معبد بزرگ به طرف محوطهٔ باز و تا غرب ساختمان نیز پنجاه متر بود.

14 اندازهٔ جلوی معبد بزرگ به اضافهٔ فضای خالی دو طرف آن نیز پنجاه متر بود.

15 او طول ساختمان را به طرف غرب به اضافهٔ تالارهایی که در دو طرف آن بودند را اندازه گرفت، پنجاه متر بود.

جزئیات ساختمان معبد بزرگ

اتاق ورودی معبد بزرگ، مکان مقدّس و مقدّسترین مکان

16 همهٔ آنها از زمین تا پنجره‌ها روکش چوبی داشتند و پنجره‌ها قابل پوشاندن بود.

17 دیوارهای داخلی معبد بزرگ تا بالای درها با کنده‌کاری

18 نقش فرشتگان نگهبان و درخت خرما پوشانده شده بود. بین هر دو موجود، یک درخت بود و موجودات بالدار دو چهره داشتند.

19 یکی از دو چهره شبیه انسان بود و به طرف نخل نگاه می‌کرد. دیگری به شکل شیر و به جهت دیگر می‌نگریست.

20 دیوارهای معبد بزرگ از زمین تا بالای درها بدین‌گونه تزئین شده بودند.

21 چهارچوب درهای مکان مقدّس مربّع بودند.

قربانگاه چوبی

22 آنجا در برابر مقدّسترین مکان چیزی شبیه قربانگاه چوبی بود به ارتفاع یک و نیم متر و مساحت یک متر مربّع. گوشه‌‌ها، پایه‌ها و کناره‌های آن چوبی بود. و آن مرد به من گفت: «این میزی است که در حضور خدا می‌باشد.»

درها

23 آنجا در انتهای راهرو، دری برای مکان مقدّس و در دیگری برای مقدّسترین مکان وجود داشت

24 این درها دو لنگه داشتند و از وسط باز می‌شدند.

25 در روی درها و دیوارهای مکان مقدّس تصاویر فرشتگان نگهبان و درخت خرما نقش بسته بود. همچنین یک سایبان چوبی در جلوی در اتاق ورودی وجود داشت.

26 در کنار این اتاق، پنجره‌‌هایی بود و روی دیوارهای آن درخت خرما کنده‌کاری شده بود.

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/84/32k/EZK/41-d6dac599ed9375e244ab9347578987af.mp3?version_id=181—

Categories
حزقیال

حزقیال 42

اتاقهای کاهنان

1 آنگاه آن مرد، مرا به حیاط بیرونی و به ساختمانی که در شمال معبد بزرگ در نزدیکی ساختمانی که در غرب آن بود، برد.

2 درازای ساختمانی که در شمال قرار داشت پنجاه متر و پهنای آن بیست و پنج متر بود.

3 یک طرف این ساختمان رو به فضایی به درازای ده متر در امتداد معبد بزرگ و طرف دیگرش رو به سنگفرش حیاط بیرونی بود. این ساختمان سه طبقه داشت و هر طبقه از طبقهٔ پایین عقب‌تر بود.

4 در قسمت شمال این ساختمان راهرویی بود به پهنای پنج متر و درازای پنجاه متر و درهای ورودی به طرف شمال باز می‌شدند.

5 اتاقهای طبقهٔ بالایی کم عرض‌تر از اتاقهای طبقهٔ میانی و پایینی بودند زیرا آنها عقب‌تر ساخته شده بودند.

6 اتاقهای این ساختمان در هر سه طبقه ستون نداشتند.

7-8 در هر طبقهٔ زیرین دیواری به درازای بیست و پنج متر وجود داشت که نصف طول ساختمان بود، در بقیّه بیست و پنج متر، اتاقهایی وجود داشت. در طبقهٔ بالا اتاقهایی به اندازهٔ طول کلّ ساختمان وجود داشت.

9-10 در زیر این اتاقها در قسمت شرقی ساختمان، آنجا که دیوار حیاط شروع می‌شد، دروازه‌ای برای ورود به حیاط وجود داشت.

در قسمت جنوبی، ساختمان مشابهی نه چندان دور از ساختمانی که در غرب معبد بزرگ بود، وجود داشت.

11 در جلوی اتاقها راهرویی که از نظر طراحی و اندازه و در ورودی مشابه ساختمان شمالی بود، وجود داشت.

12 آنجا در زیر اتاقها، در قسمت جنوبی ساختمان، در انتهای دیوار شرقی، دری بود.

13 آن مرد به من گفت: «هردوی این ساختمانها مقدّس هستند. در آنجا کاهنانی که به حضور خداوند وارد می‌شوند، مقدّس‌ترین هدایا را می‌خورند و هدایای آردی، قربانی‌های گناه و قربانی‌های جبران خطا در آنجا می‌گذراند، زیرا این اتاقها مقدّسند.

14 هنگامی‌که کاهنان در معبد بزرگ بودند و می‌خواستند به حیاط بیرونی بروند، باید لباسهای مقدّسی را که با آن خدا را خدمت می‌کردند، در این اتاقها بگذارند و باید قبل از اینکه به آن جایی که مردم گرد آمده‌اند بروند، لباسهای دیگری بپوشند.»

اندازهٔ قسمت بیرونی معبد بزرگ

15 هنگامی‌که آن مرد، اندازه‌گیری داخل معبد بزرگ را به پایان رساند، مرا به دروازهٔ شرقی برد و قسمت بیرونی معبد بزرگ را اندازه گرفت.

16 ضلع شرقی را با چوب اندازه‌گیری، ‌اندازه گرفت و دویست و پنجاه متر بود.

17-19 آنگاه او ضلع شمالی، جنوبی و غربی را اندازه گرفت. هریک دویست و پنجاه متر بود.

20 پس دیوارها مربّعی، به ضلع دویست و پنجاه متر را احاطه کرده بودند. این دیوارها آنچه را که مقدّس بود، از آنچه غیر مقدّس بود جدا می‌کردند.

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/84/32k/EZK/42-a5758966c7cac7b3214f4a20eb126fd7.mp3?version_id=181—

Categories
حزقیال

حزقیال 43

جلال خداوند به معبد بزرگ بازمی‌گردد

1 سپس آن مرد مرا به دروازه‌ای که به طرف شرق بود برد،

2 و در آنجا دیدم که شكوه خدای اسرائیل از شرق می‌آید و آواز او چون آبهای خروشان بود و زمین از شكوه او درخشان شد.

3 این رؤیا شبیه رؤیایی بود که وقتی‌ خدا برای نابودی اسرائیل آمده بود، دیده بودم و مانند رؤیایی که در کنار رود خابور دیدم. آنگاه با صورت به خاک افتادم.

4 شكوه الهی از دروازهٔ شرقی وارد معبد بزرگ شد.

5 روح خداوند مرا برداشت و به حیاط درونی برد. در آنجا دیدم جلال خداوند، معبد بزرگ را پُر کرده است.

6 درحالی‌که آن مرد در کنار من ایستاده بود، صدای کسی را شنیدم که از درون معبد بزرگ با من سخن می‌گفت.

7 او به من فرمود: انسان فانی اینجا جایگاه تخت من است. من در اینجا در میان قوم اسرائیل خواهم بود و ایشان را تا ابد فرمانروایی خواهم کرد. دیگر قوم اسرائیل و نه پادشاهان ایشان با پرستش خدایان دیگر و یا دفن اجساد پادشاهان خود، نام قدّوس مرا بی‌حرمت نخواهند کرد.

8 پادشاهان، درگاه و آستانهٔ خود را در کنار درگاه و آستانهٔ معبد بزرگ من ساختند و فقط دیواری بین آنها بود. ایشان نام مقدّس مرا با کارهای پلید خود بی‌آبرو ساخته‌اند، بنابراین در خشم خود، ایشان را نابود کردم.

9 اکنون باید از پرستش خدایان دیگر خودداری کنند و اجساد پادشاهان خود را بردارند. اگر چنین کنند، من همواره در میان ایشان زندگی خواهم کرد.

10 خداوند فرمود: «ای انسان فانی دربارهٔ معبد بزرگ به مردم اسرائیل بگو و بگذار نقشهٔ آن را مطالعه کنند و از کردار زشت خود شرمسار گردند.

11 هنگامی‌که از کردار خود شرمسار شدند، نقشهٔ معبد بزرگ، طرح آن، درهای ورودی و خروجی، شکل آن، ترتیب همه‌چیز و تمام قوانین و آیین‌ها را برای ایشان توضیح بده. همهٔ این نکات را بنویس تا همه‌چیز را ببینند و ترتیب آن را بدانند و همهٔ قوانین را انجام دهند.

12 این قانون معبد بزرگ است: تمام زمین پیرامون معبد بزرگ که بر فراز کوه است، مقدّس می‌باشد.»

قربانگاه

13 اندازه‌های قربانگاه با استفاده از واحد اندازه‌گیری مشابه معبد بزرگ چنین بود. پیرامون قربانگاه ناودانی به پهنای نیم متر و عمق نیم متر و لبه‌ای به ارتفاع بیست و پنج سانتیمتر وجود داشت.

14 پایین‌ترین قسمت قربانگاه تا بالای پایه آن یک متر بود. قسمت دیگر نیم متر از لبه عقب‌تر ساخته شده بود و دو متر ارتفاع آن بود و قسمت بعدی نیز نیم متر عقب ساخته شده بود.

15 قسمت بالایی که در آن قربانی سوخته می‌شد نیز دو متر ارتفاع داشت. دو گوشهٔ این سطح که بلندتر از بقیّهٔ آن بود، چهار گوشه بود.

16 بالای قربانگاه، مربّعی به اضلاع شش متر وجود داشت.

17 قسمت میانی آن نیز مربّعی به ضلع هفت متر بود که لبه‌اش بیست و پنج سانتیمتر بود و عرض ناودان پیرامونش نیم متر بود، پلّه‌های قربانگاه در سمت شرق قرار داشت.

تقدیس قربانگاه

18 آنگاه خداوند متعال به من فرمود: «انسان فانی، گوش کن که من به تو چه می‌گویم. وقتی قربانگاه ساخته شد، با سوزاندن قربانی بر آن، آن را به من وقف نما.

19 کاهنان طایفهٔ لاوی از نسل صادوق تنها کسانی هستند که می‌توانند به حضور من بیایند و مرا خدمت کنند. من، خداوند متعال چنین امر می‌کنم. تو گوساله‌ای برای گناه به ایشان خواهی داد.

20 مقداری از خون گوساله را به چهار شاخ بالایی و گوشه‌های قسمت میانی و پیرامون لبه‌های آن بپاش، بدین‌گونه قربانگاه را پاک و تقدیس خواهی کرد.

21 گوساله‌ای را که برای قربانی گناه تقدیم شده، به محل معیّنی خارج از معبد بزرگ ببر و بسوزان.

22 روز بعد یک بُز نر بدون عیب را برای قربانی گناه تقدیم کن. قربانگاه را همان‌طور که با خون گوساله انجام دادی، با خون بُز پاک کن.

23 بعد از پایان این کار، یک گوساله و یک قوچ بی‌عیب بگیر

24 و برای من بیاور. کاهنان به آنها نمک می‌پاشند و آنها را برای تقدیم به من می‌سوزانند.

25 هر روز به مدّت یک هفته، یک بُز و یک گوساله و یک قوچ را برای گناه قربانی کن. آنها باید بدون عیب باشد.

26 به مدّت هفت روز، کاهنان باید قربانگاه را تقدیس کنند تا آماده شود.

27 در پایان هفته، کاهنان باید قربانی‌های سوختنی و سلامتی را که مردم می‌آورند بر قربانگاه تقدیم کنند. آنگاه من از همهٔ شما خشنود خواهم شد.» خداوند متعال چنین فرموده است.

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/84/32k/EZK/43-054c0355f997ca46b3e5e40903146162.mp3?version_id=181—

Categories
حزقیال

حزقیال 44

دروازهٔ بسته

1 آنگاه او مرا به دروازهٔ شرقی حیاط بیرونی معبد بزرگ رهبری کرد و دروازه بسته بود.

2 خداوند به من فرمود: «این دروازه بسته خواهد ماند و هرگز باز نخواهد شد؛ و هیچ‌کس از آن وارد نخواهد شد، زیرا خداوند، خدای اسرائیل از آن وارد شده، بنابراین بسته خواهد ماند.

3 تنها پادشاه می‌تواند به آنجا برای خوردن غذای مقدّس در حضور من برود. او باید برای داخل و خارج شدن در آستانهٔ دروازه از در انتهای اتاق ورودی استفاده کند.»

قوانین پذیرش در معبد بزرگ

4 آنگاه آن مرد، مرا از دروازهٔ شمالی به روبه‌روی معبد بزرگ آورد. چون به آن‌سو نگاه کردم، دیدم که معبد بزرگ خداوند از نور درخشان حضور خدا پُر شده است. با صورت خود را به خاک انداختم.

5 خداوند به من فرمود: «ای انسان فانی، به آنچه که می‌بینی و می‌شنوی توجّه کن! من به تو قوانین و آیین‌های معبد بزرگ را می‌گویم. دقّت کن که چه کسانی می‌توانند به معبد بزرگ وارد و خارج شوند و چه کسانی اجازه ندارند.

6 «به مردم سرکش اسرائیل بگو که من، خداوند متعال، دیگر کارهای پلیدی را که تاکنون انجام داده‌اند، تحمّل نخواهم کرد.

7 ایشان با آوردن بیگانگان نامختون به معبد بزرگ، در زمان تقدیم قربانی چربی و خون به من، آنجا را آلوده کرده‌اند. قوم من با کردارهای پلید خود پیمان مرا شکسته‌اند.

8 آنها انجام مراسم مقدّس در معبد بزرگ را به عهده نگرفته‌اند، بلکه در عوض، بیگانگان را مأمور آن کرده‌اند.

9 «من، خداوند متعال اعلام می‌کنم که هیچ بیگانهٔ نامختونی، یعنی کسی‌که از من نافرمانی می‌کند، حتّی بیگانگانی که در بین قوم من اسرائیل زندگی می‌کنند، وارد معبد بزرگ من نخواهد شد.»

لاویان صلاحیّت کهانت را ندارند

10 خداوند به من فرمود: «من لاویانی را که همراه دیگر مردم اسرائیل مرا ترک کردند تا بت‌پرستی کنند، مجازات می‌کنم.

11 ایشان می‌توانند مسئول دروازه‌ها و انجام خدمات در معبد بزرگ باشند و می‌توانند حیواناتی را که مردم برای قربانی سوختنی می‌آورند بکشند و برای خدمت مردم آماده باشند.

12 ولی چون با انجام مراسم بت‌پرستی برای مردم اسرائیل ایشان را به گناه کشاندند، من، خداوند متعال سوگند می‌خورم که ایشان را مجازات کنم.

13 ایشان نباید به من نزدیک شوند و مرا در مقام کاهن خدمت کنند و نه به هدایای مقدّس و اشیایی که مقدّس هستند نزدیک شوند. بلکه شرمساری خود را تحمّل کنند و به سزای کردارهای پلید خود برسند.

14 با این وجود ایشان را برای سرپرستی معبد بزرگ و انجام کارهای آن و کارهای لازمی‌ که باید انجام شوند، می‌گمارم.

کاهنان

15 «امّا کاهنانی از طایفهٔ لاویان که از خاندان صادوق هستند و مرا با وفاداری در معبد بزرگ خدمت کردند، هنگامی‌که بقیّهٔ قوم اسرائیل از من روی گرداندند. بنابراین اکنون ایشان کسانی هستند که مرا خدمت خواهند کرد و در حضور من قربانی چربی و خون را تقدیم می‌کنند،

16 فقط ایشان وارد معبد بزرگ می‌شوند و در قربانگاه خدمت می‌کنند و مراسم نیایش را انجام می‌دهند.

17 هنگامی‌که وارد دروازهٔ حیاط درونی می‌شوند باید لباس کتانی به تن کنند و در هنگام خدمت در حیاط درونی یا معبد بزرگ نباید لباس پشمی ‌به تن داشته باشند.

18 برای اینکه عرق نکنند باید دستار و شلوار نخی بدون کمربند بپوشند.

19 پیش از اینکه ایشان به حیاط بیرونی، آنجا که مردم هستند بروند، نخست باید لباسهای کار خود را عوض کنند و در اتاقهای مقدّس بگذارند. ایشان باید جامهٔ دیگری به تن کنند تا لباسهای مقدّس ایشان به مردم صدمه‌ای نزند.

20 «کاهنان نباید موی سر خود را بتراشند و یا موی بلند داشته باشند؛ بلکه باید آن را مرتّب نگه دارند.

21 کاهنان نباید پیش از رفتن به حیات داخلی شراب بنوشند.

22 هیچ کاهنی نباید با زن بیوه و مطلقه‌ای ازدواج کند؛ بلکه باید با دختر باکره‌ای از قوم اسرائیل یا با بیوه کاهن دیگری ازدواج کند.

23 «کاهنان باید به قوم من تفاوت مقدّس و غیرمقدّس و تفاوت بین پاکی و ناپاکی را بیاموزند.

24 هنگامی‌که اختلاف حقوقی پیش می‌آید، کاهنان باید مطابق قوانین من قضاوت کنند. ایشان باید جشن‌های مرا مطابق قوانین و آیین‌های من برگزار کنند و روز سبت مرا مقدّس به شمار آورند.

25 «کاهن نباید با لمس جسد، ناپاک گردد مگر جنازهٔ پدر، مادر، خواهری که شوهر نکرده و یا برادرش باشد.

26 پس از اینکه دوباره پاک شد باید هفت روز صبر کند

27 و سپس وارد حیاط درونی معبد بزرگ شود و برای پاکی خود قربانی تقدیم کند تا دوباره بتواند در معبد بزرگ خدمت کند. من، خداوند متعال چنین گفته‌ام.

28 «کاهن بودن سهمی ‌است که من به کاهنان در قوم اسرائیل داده‌ام تا از نسلی به نسل دیگر منتقل شود. ایشان نباید در سرزمین اسرائیل ملکی داشته باشند، من دارایی ایشان هستم.

29 هدایای آردی، قربانی گناه و جبران خطا خوراک کاهنان خواهد بود و آنچه که قوم اسرائیل برای من می‌آورند به کاهنان متعلّق خواهد بود.

30 بهترین نوبر محصولات و هرچه به من تقدیم می‌شود به کاهنان تعلّق دارد. هرگاه مردم نان می‌پزند، اولین نان را باید به عنوان هدیه به کاهنان بدهند تا برکت من برخانه‌های ایشان باشد.

31 کاهنان نباید هیچ پرنده یا حیوانی را که با مرگ طبیعی مرده باشد و یا به وسیلهٔ حیوانی دیگر کشته شده باشد، بخورند.»

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/84/32k/EZK/44-1f7bf000160fca38ef0339211ab6ca93.mp3?version_id=181—

Categories
حزقیال

حزقیال 45

قسمت خداوند

1 هنگامی‌که زمینها را به عنوان میراث بین طایفه‌های اسرائیل تقسیم می‌کنید، یک قسمت باید برای خداوند باشد، درازای آن دوازده و نیم کیلومتر و پهنای آن ده کیلومتر، تمام این زمین مقدّس خواهد بود.

2 در این زمین مربّعی به ضلع دویست و پنجاه متر برای معبد بزرگ و در اطراف این مربّع فضایی باز به پهنای بیست و پنج متر خواهد بود.

3 نیمی از این زمین یعنی قسمتی به درازای دوازده و نیم کیلومتر و پهنای پنج کیلومتر که در آن معبد بزرگ خواهد بود، مقدّس‌ترین مکان خواهد بود.

4 این قسمت مقدّس سرزمین خواهد بود و برای کاهنانی که خداوند را در معبد بزرگ خدمت می‌کنند، در نظر گرفته شده است. در این زمین خانه‌های ایشان و معبد بزرگ خواهد بود.

5 نیم دیگر این زمین به لاویانی که در معبد بزرگ کار می‌کنند، تعلّق دارد. شهرهایی نیز برای زیستن ایشان خواهد بود.

6 در کنار زمین مقدّس، قسمتی به پهنای پنج کیلومتر و درازای دوازده و نیم کیلومتر برای شهرهایی که مردم دیگر اسرائیل در آن زیست کنند، خواهد بود.

زمین برای فرمانروا

7 همچنین زمینی برای پادشاه سرزمین در نظر گرفته شود. از مرز غربی زمین مقدّس به طرف غرب تا دریای مدیترانه و از مشرق تا مرز شرقی و درازای آن به اندازهٔ درازای سرزمین یکی از طایفه‌های قوم اسرائیل باشد.

8 این قسمت، سهم فرمانروایی سرزمین اسرائیل است تا دیگر مردم را سرکوب نکند و بگذارد تا بقیّهٔ زمینها به طایفه‌‌های اسرائیل متعلّق باشد.

قوانین برای فرمانروا

9 خداوند متعال می‌فرماید: «ای زمامداران اسرائیل، شما مدّتهاست که گناه ورزیده‌اید، از خشونت و سرکوبی مردم دست بردارید. آنچه را درست و عادلانه است، انجام دهید. شما هرگز نباید مردم مرا از زمین خود بیرون کنید. من، خداوند متعال به شما چنین می‌گویم.

10 «همه باید از وزنه و اندازه‌های دقیق استفاده کنید.

11 «ایفه که پیمانهٔ مواد خشک و بَت که پیمانه‌ای برای مایعات است به یک اندازه باشد. یعنی حومر که واحد اندازه‌گیری است به این ترتیب باشد:

«یک حومر مساوی ده ایفه مساوی ده بَت

12 «واحد اندازه‌گیری وزن از این قرار باشد:

بیست گراه مساوی یک تکه نقره،

شصت تکه نقره مساوی یک منا می‌باشد.

13-15 «مقدار هدایایی که تقدیم می‌کنید به این ترتیب است:

یک شصتم محصول جو و گندمی ‌را که برداشت می‌کنید.

یک صدم روغن زیتونی که از درختان زیتون به دست می‌آورید.

از هر دویست گوسفند، یک گوسفند از چراگاههای اسرائیل.

«اینها هدایای آردی و قربانی‌های سوختنی و سلامتی هستند که مردم اسرائیل باید برای کفّارهٔ گناهان خود بیاورند. این امر من، خداوند توانا می‌باشد.

16 «همهٔ مردم اسرائیل باید هدایای خود را به فرمانروای اسرائیل بدهند.

17 این مسئولیّت او خواهد بود که حیوانات را برای سوختن، هدایای آردی، هدیهٔ نوشیدنی را برای همهٔ قوم اسرائیل در جشن‌های ماه نو و سبت و دیگر جشن‌ها فراهم آورد. او باید هدایای قربانی گناه، آردی، قربانی سوختنی و هدایای سلامتی را برای کفّارهٔ گناهان قوم اسرائیل تهیّه کند.»

جشن‌ها

18 خداوند متعال می‌فرماید: «در نخستین روزِ نخستین ماه سال، باید گاو نر بی‌عیبی را برای پاکسازی معبد بزرگ، قربانی کنید.

19 کاهن مقداری از خون قربانی گناه را بردارد و بر معبد بزرگ و به چهار شاخ قربانگاه و بر پایه‌های دروازه‌های در ورودی حیاط بپاشد.

20 در روز هفتم ماه نیز برای هرکس که ناخواسته یا از روی نادانی گناه کرده باشد همین کار را انجام دهید، بدین‌سان معبد بزرگ را پاک نگاه می‌دارید.

21 «در چهاردهمین روز نخستین ماه، عید فصح را آغاز خواهید کرد، به مدّت هفت روز همه از نان بدون خمیرمایه خواهند خورد.

22 در روز اول برگزاری جشن، فرمانروا باید گاو نری را برای گناهانِ خود و مردم دیگر قربانی کند.

23 در مدّت هفت روز جشن، او باید هفت گاو نر و هفت قوچ بدون عیب، برای قربانی سوختنی قربانی کند و همچنین هر روز یک بُز نر برای قربانی گناه، بگذراند.

24 برای هر گاو نر و قوچی که قربانی می‌شود باید چهارده کیلو آرد و چهار لیتر روغن زیتون اهدا کند.

25 «در روز پانزدهم ماه هفتم سال، در عید خیمه‌ها که به مدّت هفت روز برگزار می‌شود، فرمانروا باید مانند بالا برای قربانی گناه، قربانی سوختنی، هدایای آردی و روغن را فراهم کند.»

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/84/32k/EZK/45-dfdfec5b4c66e4718c17defa6212cd4c.mp3?version_id=181—

Categories
حزقیال

حزقیال 46

فرمانروا و جشن‌ها

1 خداوند متعال چنین می‌فرماید: «دروازهٔ شرقی حیاط درونی باید شش روز کاری هفته بسته باشد ولی در روز سبت و در روز جشن ماه نو باز باشد.

2 فرمانروا از حیاط خارجی از راه دروازه، داخل اتاق ورودی شود و در کنار چهارچوب دروازه بایستد درحالی‌که کاهنان مراسم قربانی‌های سوختنی و سلامتی او را بجا می‌آورند. آنجا در آستانهٔ دروازه، مراسم ستایش را انجام دهد و سپس از آنجا خارج شود. دروازه نباید تا شامگاه بسته شود.

3 در روزهای سبت و جشن ماه نو، همهٔ مردم نیز در برابر دروازه سجده کنند و خدا را ستایش نمایند.

4 در روز سبت، فرمانروا شش برّه و یک قوچ بدون عیب برای قربانی سوختنی به خداوند تقدیم کند.

5 با قوچ چهارده کیلو آرد و برای هر برّه هراندازه که دوست دارد آرد بیاورد و برای هر چهارده کیلو آرد باید سه لیتر روغن زیتون بیاورد.

6 در جشن ماه نو، یک گاو نر جوان، شش گوسفند و یک قوچ بدون عیب تقدیم کند.

7 با هر گاو و قوچ چهارده کیلو آرد و برای هر برّه هر آنچه که فرمانروا می‌خواهد آرد هدیه کند و با هر چهارده کیلو آرد، سه لیتر روغن زیتون هدیه کند.

8 فرمانروا باید از اتاق ورودی از راهی که وارد شده بود، خارج گردد.

9 «هنگامی‌که مردم در جشن‌ها برای ستایش خداوند می‌آیند، هرکس که از دروازهٔ شمالی وارد شود باید از دروازهٔ جنوبی خارج شود و هرکس از دروازهٔ جنوبی وارد شود باید از دروازهٔ شمالی خارج گردد. ایشان نباید از دروازه‌ای که وارد شدند، بازگردند بلکه از روبه‌رو خارج شوند.

10 فرمانروا باید با مردم وارد شود و هنگامی‌که ایشان خارج می‌شوند، بازگردد.

11 در جشن‌ها و روزهای معیّن شده، هدیهٔ آردی برای هر گاو چهارده کیلو و برای قوچ چهارده کیلو و برای هر برّه هر چقدر که شخص می‌خواهد و سه لیتر روغن زیتون با چهارده کیلو آرد می‌باشد.

12 «هنگامی‌که فرمانروا می‌خواهد داوطلبانه به خداوند قربانی بدهد، چه قربانی سوختنی یا قربانی سلامتی، دروازهٔ شرقی به حیاط درونی برای او باز می‌شود، او باید قربانی‌های خود را مانند روز سبت تقدیم کند و هنگامی‌که خارج می‌شود باید دروازه را پشت سر او ببندند.»

هدایای روزانه

13 خداوند می‌فرماید: «هر روز باید یک برّهٔ بدون عیب برای قربانی سوختنی، جهت خداوند قربانی کنید. این قربانی باید هر روز تقدیم شود.

14 همچنین هر روز صبح باید دو کیلو آرد و یک لیتر روغن زیتون اهدا شود. قوانین این قربانی همیشگی خواهد بود

15 برّه، آرد و روغن زیتون باید در هر سحرگاه برای همیشه به خداوند تقدیم شود.»

فرمانروا و زمین

16 خداوند متعال می‌فرماید: «هرگاه فرمانروا قطعه زمینی را که به او تعلّق دارد به یکی از پسرانش هدیه کند، آن زمین جزء املاک خانوادگی به آن پسر تعلّق خواهد داشت.

17 امّا اگر فرمانروا از زمین خود به کسانی‌که به او خدمت می‌کنند، بدهد، هنگامی‌که سال آزادی فرا رسد، زمین به فرمانروا تعلّق خواهد گرفت و فقط او و پسرانش می‌توانند به صورت دایمی ‌مالک زمین باشند.

18 فرمانروا نباید املاک مردم را از ایشان بگیرد. هر ملکی را که به پسرانش می‌دهد، باید از سهم خودش باشد تا با گرفتن زمین از قوم من، به ایشان ظلم نکند.»

آشپزخانه معبد بزرگ

19 سپس او مرا از طریق دری که پهلوی دروازه بود به اتاقهای قسمت شمالی که مخصوص کاهنان بود، برد؛ در آنجا مکانی را در انتهای قسمت غربی جنوبی حیاط درونی، به اتاق ورودی که به طرف اتاقهایی که درشان به سوی شمال باز می‌شود برد. این اتاقهای مقدّس برای کاهنان است. او به قسمت غربی اتاق اشاره کرد.

20 او گفت: «اینجا مکانی است که کاهنان گوشت قربانی گناه و جبران خطا را می‌جوشانند و هدایای آردی را می‌پزند تا چیز مقدّسی به حیاط خارجی حمل نشود تا به مردم صدمه‌ای وارد نشود.»

21 آنگاه او، مرا به حیاط بیرونی برد و چهارگوشهٔ آن را به من نشان داد. در هر گوشه آن، حیاط کوچکی بود

22 به درازای بیست متر و پهنای پانزده متر. همهٔ حیاط‌های چهار گوشهٔ آن یک اندازه بودند.

23 هریک از آنها دیواری سنگی در پیرامون داشتند که در کنار دیوارش اجاقی ساخته شده بود.

24 آن مرد به من گفت: «اینجا آشپزخانه‌ای است که خادمان معبد بزرگ، گوشت قربانی اهدایی مردم را در آن می‌پزند.»

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/84/32k/EZK/46-d79c316634510528eefdb33cd1a14875.mp3?version_id=181—

Categories
حزقیال

حزقیال 47

رودی که از معبد بزرگ روان است

1 آن مرد، مرا به در ورودی معبد بزرگ بازگرداند. آبی از زیر دروازه به سوی شرق روان بود یعنی جهتی که معبد بزرگ در آن‌سو قرار داشت و پایین‌تر از قسمت جنوبی معبد بزرگ و از جنوب قربانگاه می‌گذشت.

2 آنگاه آن مرد، مرا از راه دروازهٔ شمالی به خارج معبد بزرگ به طرف دروازه‌ای که به سوی شرق است، برد. جویبار کوچکی از دروازهٔ جنوبی جاری بود.

3 با چوب اندازه‌گیری پانصد متر به سوی شرق اندازه گرفت و مرا از آب گذراند. عمق آب تا مچ پای من بود.

4 او پانصد متر دیگر اندازه گرفت و مرا از آب عبور داد، عمق آب تا زانوهایم بود، پانصد متر دیگر اندازه گرفت و مرا از آب گذراند عمق آب تا کمرم رسید.

5 او پانصد متر دیگر اندازه گرفت، آب در آنجا بسیار عمیق بود و من نمی‌توانستم از آن بگذرم، آن‌قدر عمیق بود که فقط با شنا کردن می‌شد به آن سوی رودخانه رفت.

6 او به من گفت: «ای انسان فانی به آنچه دیدی دقّت کن.»

سپس مرا به کنار رودخانه برد،

7 و هنگامی‌که به آنجا رسیدم در دو طرف رودخانه، درختان بسیاری دیدم.

8 او به من گفت: «این آب در این سرزمین به سوی شرق روان است و به دشت اردن و از آنجا به دریای مرده می‌ریزد. و هنگامی‌که به دریای مرده می‌ریزد، آب شور آن را با آب شیرین جایگزین می‌کند.

9 هر کجا که رودخانه روان شود در آنجا حیوانات و ماهیان گوناگونی خواهد بود. رودخانه آب دریای مرده را شیرین می‌کند و در هر کجا که روان باشد، حیات می‌آورد.

10 از چشمه‌های عین‌جدی تا چشمه‌های عجلایم، ماهی‌گیران در ساحل دریا خواهند ایستاد و تورهای خود را برای خشک کردن پهن می‌کنند. در آنجا ماهیان گوناگون فراوانی مانند ماهیان دریای مدیترانه خواهد بود.

11 امّا باتلاق‌ها و مردابهایش تازه نخواهند شد و شوره‌زار باقی می‌مانند.

12 در کناره‌های رودخانه، درختهای میوه خواهند رویید. برگهای آنها هرگز پژمرده نخواهد شد و هرگز از میوه دادن باز نمی‌ایستند. هر ماه میوهٔ تازه خواهند داشت، زیرا آنها از آبی که از معبد بزرگ جاری است، آبیاری شده‌اند. میو‌های درختان برای خوراک و برگهایشان برای درمان مردم استفاده خواهد شد.»

مرزهای سرزمین

13 خداوند متعال می‌فرماید: «این است مرزهای سرزمینی که باید میان دوازده طایفهٔ اسرائیل تقسیم شود، طایفهٔ یوسف دو سهم دریافت خواهد کرد.

14 من با نیاکان شما پیمان بستم که این سرزمین را به ایشان بدهم، اکنون آن را به صورت مساوی بین خود تقسیم کنید.

15 «مرز شمالی از دریای مدیترانه تا شهر حتلون و گذرگاه حمات تا شهر صَدَد ادامه دارد.

16 و از آنجا به شهرهای بیروته و سبرایم (این شهرها در فاصله پادشاهی دمشق و پادشاهی حمات واقع هستند) تا شهر تیکان که در مرز حوران است، می‌رسد.

17 پس مرز شمالی از دریای مدیترانه به طرف شرق تا شهر عینون و منطقهٔ دمشق و حمات که در شمال است ادامه دارد.

18 «مرز شرقی از مکانی بین سرزمین دمشق و حوران به طرف جنوب ادامه می‌یابد و رود اردن مرز اسرائیل در غرب و در جلعاد در شرق تا تامار در دریای مرده خواهد بود.

19 «مرز جنوبی، از تامار به طرف غربی تا آبهای مریبوت قادش و از آنجا به طرف شمال غربی تا مرز مصر و دریای مدیترانه ادامه خواهد داشت.

20 «مرز غربی از دریای مدیترانه به طرف شمال تا نقطه‌ای در غرب گذرگاه حمات می‌باشد.

21 «این سرزمین را بین طایفه‌ها تقسیم کنید،

22 آن ملک دایمی ‌شما خواهد بود. بیگانگانی که در میان شما زندگی می‌کنند و فرزندانشان که در اینجا به دنیا آمده‌اند، باید سهمی ‌داشته باشند. با ایشان مانند تبعهٔ اسرائیل رفتار کنید و ایشان نیز مانند دیگر طایفه‌های اسرائیل برای سهم زمین خود در قرعه‌کشی شرکت کنند.

23 هر بیگانه‌ای که تبعه شده، سهم خود را در میان طایفه‌‌‌ای که زندگی می‌کند، دریافت خواهد داشت. من، خداوند متعال سخن گفته‌ام.»

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/84/32k/EZK/47-90726bd6abfb35140eeaf50c5e55a123.mp3?version_id=181—

Categories
حزقیال

حزقیال 48

تقسیم زمین بین طایفه‌های اسرائیل

1-7 مرز شمالی سرزمین از شرق تا دریای مدیترانه و شهر حتلون تا گذرگاه حمات، شهر عینون و مرز بین دمشق و حمات می‌باشد. سهم هر طایفه یک بخش از سرزمینی است که از مرز شرقی شروع می‌شود و به طرف غرب تا دریای مدیترانه ادامه پیدا می‌کند. نامهای ایشان از شمال به جنوب به این ترتیب است: دان، اشیر، نفتالی، منسی، افرایم، رئوبین، و یهودا.

قسمت ویژه

8 قسمت دیگر زمین را که در جنوب سرزمین یهودا قرار دارد، برای استفادهٔ ویژه جدا کنید. درازای آن دوازده و نیم کیلومتر و پهنای آن به اندازهٔ زمین طایفه‌های دیگر خواهد بود. معبد بزرگ در این قسمت قرار خواهد گرفت.

9 در مرکز این زمین، بخش ویژه‌ای به درازای دوازده و نیم کیلومتر و پهنای پنج کیلومتر برای خداوند اختصاص داده شود.

10 بخشی از این زمین مقدّس به کاهنان تعلّق خواهد داشت. سهم ایشان از شرق به غرب دوازده و نیم کیلومتر و از شمال به جنوب پنج کیلومتر خواهد بود و معبد بزرگ خداوند در مرکز آن قرار خواهد داشت.

11 این بخش از زمین مقدّس به کاهنان نسل صادوق تعلّق دارد. ایشان با وفاداری مرا خدمت کردند و مانند لاویان دیگری که به مردم پیوستند تا خطا کنند، رفتار نکردند.

12 بنابراین سهم ایشان بخش ویژه‌ای در کنار زمینی که متعلّق به لاویان است، می‌باشد و مقدّس‌ترین بخش‌ها خواهد بود.

13 لاویان نیز، بخش ویژه‌ای در جنوب زمین کاهنان خواهند داشت که درازای آن دوازده و نیم کیلومتر و پهنای آن پنج کیلومتر خواهد بود.

14 بهترین بخش زمین برای خداوند در نظر گرفته شده است، هیچ بخشی از این نمی‌تواند فروخته یا تعویض شود و یا به کسی انتقال یابد. این زمین مقدّس است و به خدا تعلّق دارد.

15 باقیماندهٔ زمین به پهنای دو کیلومتر و نیم و درازای دوازده و نیم کیلومتر، مقدّس نیست و برای استفاده عموم مردم است. ایشان می‌توانند آنجا زندگی کنند و زمین را مورد استفاده قرار دهند. شهر باید در مرکز آن باشد.

16 این شهر به شکل مربّع به ضلع دو کیلومتر و دویست و پنجاه متر است.

17 در پیرامون شهر، زمینی خالی به عرض صد و بیست و پنج متر قرار دارد.

18 محصولات باقیماندهٔ زمین در کنار جنوبی زمین مقدّس که پنج کیلومتر مربّع است، باید برای غذای ساکنین شهر صرف شود.

19 هرکسی که در شهر زندگی می‌کند، از هر طایفه‌‌ای که باشد می‌تواند در آن زمین کشاورزی کند.

20 بنابراین کلّ زمین جدا شده که شامل زمین مقدّس و شهر می‌شود دوازده و نیم کیلومتر می‌باشد.

21-22 قسمت شرق و غرب این منطقه شامل معبد بزرگ، زمینهای کاهنان، لاویان و شهر می‌باشد، باقیمانده به فرمانروا تعلّق دارد. از شرق به مرز شرقی و غرب به دریای مدیترانه می‌رسد، و در شمال با زمین یهودا و در جنوب با زمین بنیامین هم مرز است.

زمین برای طایفه‌های دیگر

23-27 در جنوب این بخش ویژه هریک از طایفه‌های باقیمانده قسمتی از این سرزمین را از مرز شرقی به طرف غرب تا دریای مدیترانه به این ترتیب از شمال به جنوب دریافت می‌کنند. بنیامین، شمعون، یساکار، زبولون و جاد.

28 در سمت جنوب سرزمین طایفهٔ جاد، مرز آن از جنوب غربی از تامار و از آنجا تا چشمه‌های مریبوت و از سوی شمال غربی تا مرز مصر و دریای مدیترانه ادامه دارد.

29 خداوند متعال فرمود: «این ترتیبی است که زمینها باید بین طایفه‌های اسرائیل تقسیم شود.»

دروازه‌های اورشلیم

30-34 شهر اورشلیم دوازده دروازه خواهد داشت. هریک از چهار دیوار آن دو هزار و دویست و پنجاه متر درازا خواهد داشت، و سه دروازه در هر دیوار آن خواهد بود و هریک به نام یکی از طایفه‌ها خوانده خواهد شد. دروازه‌های دیوار شمالی به نامهای رئوبین، یهودا و لاوی، دروازه‌های دیوار شرقی به نامهای یوسف، بنیامین و دان، دروازه‌های دیوار جنوبی به نامهای شمعون، یساکار و زبولون و دروازه‌های دیوار غربی به نامهای جاد، اشیر و نفتالی خوانده خواهند شد.

35 پیرامون دیوارهای شهر نُه کیلومتر خواهد بود و نام شهر از اکنون «خدا آنجاست» خوانده خواهد شد.

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/84/32k/EZK/48-423580b340a2304883f553959be4cfec.mp3?version_id=181—