Categories
اشعیا

اشعیا 49

(اسرائیل) نوری برای همهٔ ملّتها

1 ای ملّتهای جزایر دوردست،

و ای مردمی که در جایهای دور زندگی می‌کنید، گوش دهید!

قبل از تولّدم، خداوند مرا برگزید

و مرا منصوب کرد تا بندهٔ او باشم.

2 او کلمات مرا مثل شمشیر تیز کرده

و با دست خود از من حمایت نموده است.

او مرا مثل پیکانی تیز، برای استفاده آماده ساخت.

3 او به من گفت: «ای اسرائیل، تو بندهٔ من هستی؛

و به‌خاطر تو، مردم مرا ستایش می‌کنند.»

4 من در پاسخ گفتم: «من سخت کوشیدم، ولی ناامیدم!

با تمام نیرو سعی کردم، ولی هیچ توفیقی نداشتم.»

با وجود این، من به خداوند اعتماد دارم و او از من دفاع خواهد کرد،

او پاداش زحمت مرا خواهد داد.

5 قبل از تولّدم، خداوند مرا انتخاب کرد؛

و او مرا به عنوان بندهٔ خود مأمور ساخت که قومش را بازگردانم،

و اقوام پراکندهٔ اسرائیل را به وطن خودشان برسانم.

خداوند به من چنین لطف کرده است،

او سرچشمهٔ قدرت من است.

6 خداوند به من می‌گوید:

«ای بندهٔ من، برایت وظیفهٔ بزرگتری دارم.

تو نه فقط عظمت قوم اسرائیل

-‌آنها که زنده‌اند- را برمی‌گردانی،

بلکه من تو را نور تمام ملّتهای جهان خواهم ساخت،

تا اینکه تمام دنیا نجات یابد.»

7 خدای قدّوس و نجات‌دهنده اسرائیل

به آن کس که شدیداً مورد نفرت است،

تمام ملّتها و حکّام آنها که از او متنفّرند، چنین می‌گوید:

«وقتی پادشاهان ببینند تو آزاد شده‌ای

به احترام برخواهند خاست،

شاهزادگان هم آن را می‌بینند

و به احترام خَم شده تعظیم می‌کنند.»

تمام اینها واقع خواهد شد، چون خداوند بندهٔ خود را برگزیده است.

خدای قدّوس اسرائیل در وعده‌‌های خود امین است.

بازسازی در اورشلیم

8 خداوند به قوم خود می‌گوید:

«وقتی زمان نجات شما فرا رسد، به شما لطف خواهم کرد،

و به فریادهای شما برای کمک پاسخ خواهم داد.

من حافظ و حامی تو خواهم بود،

و به وسیلهٔ تو پیمانی با تمام ملّتها می‌بندم.

من می‌گذارم یک‌بار دیگر در سرزمین خود

که اکنون ویران است ساکن شوی.

9 من به اسیران

و به آنها که در سیاه‌چالها زندانی هستند

می‌گویم ‘آزاد شوید، وارد نور شوید!’

آنها مانند گوسفندانی هستند که در دامنهٔ تپّه‌ها می‌چرند،

10 آنها هیچ‌وقت گرسنه و تشنه نخواهند بود.

خورشید و گرمای بیابان به آنها آزاری نمی‌رساند،

چون آنها به وسیلهٔ کسی رهبری می‌شوند که آنها را دوست دارد.

او آنها را در کنار چشمه‌‌های آب روان رهبری خواهد کرد.

11 «من شاهراهی در امتداد کوهستان‌ها خواهم ساخت،

و راهی برای عبور قوم خودم آماده خواهم کرد.

12 قوم من از سرزمینهای دوردست

-‌از شمال و مغرب و از آسوان در جنوب- می‌آیند.»

13 ای آسمانها بسرایید! ای زمین فریاد شادی برآور!

ای کوهها با صدای بلند بسرایید!

خداوند به قوم خودش تسلّی خواهد داد،

او به قوم رنجدیدهٔ خود رحم خواهد کرد.

14 امّا مردم اورشلیم گفتند:

«خداوند ما را ترک

و فراموش کرده است.»

15 پس خداوند در پاسخ می‌گوید:

«آیا مادری می‌تواند کودک نوزاد خود را فراموش کند؟

و فرزندی را که خودش به دنیا آورده، دوست نداشته باشد؟

حتّی اگر یک مادر فرزند خود را فراموش کند،

من هرگز تو را فراموش نخواهم کرد.

16 ای اورشلیم، هیچ‌وقت نمی‌توانم تو را فراموش کنم!

من اسم تو را در کف دستهای خود نوشته‌ام.

17 «آنها که تو را بازسازی می‌کنند، بزودی می‌آیند،

و کسانی‌که تو را ویران کردند، خواهند رفت.

18 به اطراف نگاه کن و ببین چه چیزی در حال وقوع است!

مردم تو دور هم جمع می‌شوند و به طرف خانه‌های خود می‌آیند!

به حیات خودم سوگند،

که تو از مردم خودت مفتخر خواهی بود،

همان‌طور که یک عروس به جواهرات خود افتخار می‌کند.

19 «کشورت ویران و متروک شده بود،

امّا اکنون گنجایش کافی برای اسکان همهٔ آنهایی که می‌آیند، نخواهد داشت.

و آنها که باعث ویرانی بودند

از میان تو طرد خواهند شد.

20 کسانی از قوم تو که در تبعید به دنیا آمده‌اند،

روزی به تو خواهند گفت:

‘این سرزمین بسیار کوچک است،

ما جای بیشتری برای زندگی احتیاج داریم.’

21 آنگاه تو به خود خواهی گفت:

‘چه کسی همهٔ این فرزندان را برای من به دنیا آورده‌ است؟

من فرزندانم را از دست داده بودم و دیگر نمی‌توانستم فرزندی داشته باشم.

مرا به تبعید برده بودند،

چه کسی این بچّه‌ها را بزرگ کرد؟

من تک و تنها بودم،

این بچّه‌‌ها از کجا آمد‌ه‌اند؟’»

22 خداوند متعال به قوم خود می‌گوید:

«من به ملّتها علامتی می‌دهم

و آنها فرزندان تو را به خانهٔ خود خواهند برد.

23 پادشاهان مثل پدر با شما رفتار خواهند کرد،

و ملکه‌‌ها مثل مادر شما، خواهند بود.

آنها در مقابل شما خَم می‌شوند و به شما احترام می‌گذارند،

آنها با فروتنی و احترام، خودشان را به شما نشان خواهند داد.

آنگاه شما خواهید دانست که من خداوند هستم،

و کسی‌که در انتظار کمک من است، ناامید نخواهد شد.»

24 آیا می‌توانید آنچه را که یک سرباز به یغما برده، از او پس بگیرید؟

آیا می‌توانید زندانی‌ها را از چنگ یک حاکم ستمکار خلاص کنید؟

25 خداوند در جواب می‌گوید:

«این است آنچه واقع خواهد شد.

اسیران از دست سرباز آزاد می‌شوند،

و آنچه حاکم ستمکار به یغما برده از او گرفته خواهد شد.

من با کسانی‌که با شما می‌جنگند، خواهم جنگید،

و فرزندان تو را رها خواهم کرد.

26 من کسانی را که به تو ظلم کرده‌اند، وادار می‌کنم یکدیگر را بکشند،

و آنها از قتل و انتقام سرمست خواهند شد.

آنگاه تمام انسانها خواهند دانست که من

-‌کسی‌که شما را نجات می‌دهد و آزاد می‌کند- خداوند هستم.

آنها خواهند دانست که من خدای قادر اسرائیل هستم.»

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/84/32k/ISA/49-3fa1f56ed26fba2af880518bb605f7f3.mp3?version_id=181—

Categories
اشعیا

اشعیا 50

1 خداوند می‌گوید:

«آیا می‌پندارید همان‌طور که مردی زنش را طلاق می‌دهد،

من قوم خود را از خودم دور ساختم؟

پس طلاقنامه کجاست؟

آیا فکر می‌کنید من شما را به عنوان اسیر فروختم؟

مانند مردی که فرزندان خودش را به اسارت بفروشد؟

نه، تو به‌خاطر گناهانت به اسارت افتادی؛

و به‌خاطر جنایتهایی که مرتکب شدی، تبعید گشتی.

2 «چرا قوم من، وقتی برای نجات آنها اقدام کردم،

در پاسخ غفلت ورزیدند؟

چرا وقتی آنها را خواندم، آنها جوابی ندادند؟

آیا آن‌قدر ضعیف هستم که دیگر نمی‌توانم آنها را نجات دهم؟

من می‌توانم فرمان دهم دریا خشک شود

و نهرهای آب به بیابان مبدّل شوند

و تا ماهیان آنها از بی‌آبی بمیرند.

3 من می‌توانم آسمان را چنان تیره کنم،

که گویی برای مرده‌ای سوگوار است.»

اطاعت بندهٔ خداوند

4 خداوند قادر به من آموخته است چه بگویم،

تا بتوانم خستگان را توانایی بخشم.

هر صبحگاه مرا مشتاق می‌سازد

تا به تعالیم او گوش دهم.

5 خداوند به من فهم عطا کرده است.

من سرکشی ننموده‌ام،

و به او پشت نکرده‌ام.

6 پشتم را برای آنهایی که مرا با شلاّق می‌زدند، برهنه نمودم،

و وقتی به من ناسزا می‌گفتند،

ریش‌های مرا می‌کندند،

و به من آب دهان می‌انداختند، اعتراضی نکردم.

7 ناسزاهای آنها مرا ناراحت نمی‌کند،

چون خدای قادر مطلق به من کمک می‌کند.

من آمادهٔ تحمّل آنها هستم،

و می‌دانم که شرمنده نخواهم شد،

8 چون خدا نزدیک است

و او بی‌گناهی مرا ثابت می‌کند.

آیا کسی جرأت دارد مرا به جرمی متّهم کند؟

بیایید به دادگاه برویم،

بگذارید او اتّهامات خود را ارائه دهد!

9 خداوند قادر خودش از من دفاع می‌کند،

دیگر چه کسی می‌تواند مرا متّهم سازد؟

مدّعیان من مثل پارچهٔ بید خورده،

از بین خواهند رفت.

10 ای تمام خداترسان

و کسانی‌که گفتار بندهٔ او را اطاعت می‌کنید،

راهی که شما می‌روید ممکن است تاریک باشد،

امّا به خداوند توکّل نمایید،

و به خدای خود اعتماد کنید.

11 تمام شما که برای از بین بردن دیگران آتش می‌افروزید،

خودتان در آن آتش نابود خواهید شد.

خداوند خودش چنین خواهد کرد

و شما گرفتار سرنوشت دردناکی خواهید شد.

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/84/32k/ISA/50-d66ec13ccf934565b1cbf76006a2d026.mp3?version_id=181—

Categories
اشعیا

اشعیا 51

تسلّی برای اورشلیم

1 خداوند می‌فرماید:

«ای کسانی‌که در طلب نجات هستید،

و شما کسانی‌که برای گرفتن کمک به سوی من ‌می‌آیید، به من گوش دهید.

به صخره‌ای که به آن تعلّق دارید،

و به معدنی که از آن استخراج شده‌‌‌اید بیندیشید.

2 به جدّ خود ابراهیم،

و به ساره که تو از فرزندان آنها هستی فکر کن.

وقتی من ابراهیم را خواندم او فرزندی نداشت،

امّا من به او برکت دادم و او صاحب فرزندان شد،

و من خاندان او را بی‌شمار ساختم.

3 «من به اورشلیم

و به تمام کسانی‌که در میان خرابه‌ها زندگی می‌کنند، شفقّت خواهم نمود.

اگر زمینش مثل بیابان باشد، آن را به باغی سرسبز

-‌مثل باغ عدن- تبدیل خواهم کرد.

آنجا از شادی و خوشی،

و سرودهای ستایش و سپاس پُر خواهد بود.

4 «ای قوم من، گوش دهید

و به آنچه می‌گویم توجّه کنید:

تعالیم من برای تمام ملّتهاست؛

و عدالت من برای آنها نور خواهد بود.

5 من با سرعت می‌آیم و آنها را نجات می‌دهم،

زمان پیروزی من نزدیک است.

من خودم بر ملّتها حکمرانی خواهم کرد.

سرزمینهای دوردست در انتظار من هستند،

آنها منتظر و امیدوارند که آنها را نجات بخشم.

6 به آسمانها و به زمین نگاه کنید!

آسمانها مثل دود، محو خواهند شد،

و زمین مثل لباس کهنه از بین می‌رود.

تمام مردم روی زمین مثل پشه‌ها خواهند مرد.

امّا نجاتی که من می‌آورم ابدی

و پیروزی من نهایی خواهد بود.

7 «ای کسانی‌که می‌دانید راستی چیست

و شما کسانی‌که تعالیم من در دلهای شما ثبت شده به من گوش کنید.

نترسید وقتی مردم شما را سرزنش می‌کنند و به شما ناسزا می‌گویند،

8 آنها مثل لباسهای بید خورده از بین می‌روند!

امّا نجاتی که من می‌آورم ابدی

و پیروزی من برای تمام زمانهاست.»

9 ای خداوند، بیدار شو و به کمک ما بیا!

با قدرت خودت ما را نجات بده،

همان‌طور که در زمانهای قدیم، قدرتت کار می‌کرد.

تو بودی که راهاب، هیولای دریا، را قطعه‌قطعه کردی.

10 باز هم آن تو بودی که دریا را خشکانیدی

و معبری از میان آب باز کردی،

تا کسانی‌ را که می‌خواستی نجات دهی، بتوانند از آن رد شوند.

11 آن کسانی را که می‌خواهی آزاد کنی،

با شادی و سرودخوانان به اورشلیم خواهند رسید.

آنها تا ابد شاد

و برای همیشه از غم و غصّه رها خواهند بود.

12 خداوند می‌گوید:

«من به شما قدرت خواهم بخشید.

چرا از انسان فانی،

که مثل علف صحرا زودگذر است، واهمه داری؟

13 آیا خداوندی که تو را آفریده،

آسمانها را گسترانیده،

و بنیاد زمین را نهاده است، فراموش کرده‌ای؟

چرا باید دایماً از غضب کسانی‌که بر تو ستم می‌کنند

و از دست آنها که آمادهٔ نابود ساختن تو هستند، در هراس باشی؟

از غضب آنها دیگر ناراحت نخواهی بود.

14 اسیران بزودی آزاد می‌شوند.

آنها غذای فراوان خواهند داشت

و عمرشان طولانی خواهد بود.

15 «من خداوند، خدای تو هستم،

من دریا را به جنبش می‌آورم

و امواجش می‌خروشند،

اسم من خداوند متعال است!

16 من آسمانها را گسترانیدم

و بنیاد زمین را نهادم،

من به اورشلیم می‌گویم: ‘تو قوم من هستی!

من تعالیم خود را به تو دادم،

و با دست خودم از تو حمایت می‌کنم.’»

پایان رنجهای اورشلیم

17 ای اورشلیم، بیدار شو!

برخیز و بلندشو!

تو پیالهٔ مجازاتی را که خداوند در خشم خود به تو داد، نوشیده‌ای،

تو آن را تا به آخر نوشیدی و گیج شده‌ای.

18 کسی نیست که تو را رهبری کند،

و در میان قوم خودت،

کسی را نداری که دستت را بگیرد.

19 بلای مضاعف بر تو نازل شده است:

زمینت در جنگ ویران شده

و مردمانت گرسنه هستند.

کسی نیست که به تو رحم و شفقت نشان دهد.

20 مردم از ضعف، در گوشه‌های خیابانها افتاده‌اند.

آنها مثل آهوانی هستند که در دام صیادی گرفتار شده،

و شدّت خشم خداوند را حس کرده‌اند.

21 ای مردم رنج‌ دیدهٔ اورشلیم،

ای کسی‌که از گیجی تلو‌تلو می‌خوری، هرچند مست شراب نیستی.

22 خداوند، خدای تو، از تو دفاع می‌کند و می‌گوید:

«پیاله‌ای را که در خشم خود به تو دادم،

از تو پس می‌گیرم.

تو دیگر مجبور نخواهی بود

از این پیاله که تو را این چنین گیج می‌کند، بنوشی.

23 من آن را به کسانی می‌دهم که به تو ستم کردند،

به کسانی که تو را مجبور کردند، در خیابانها بخوابی

و تو را مثل خاک زیر پایشان لگدمال کردند.»

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/84/32k/ISA/51-c7926d47015e74a1adb831a8f1ada347.mp3?version_id=181—

Categories
اشعیا

اشعیا 52

خداوند اورشلیم را آزاد می‌سازد

1 ای اورشلیم در قدرت و عظمت خود، برخیز!

ای شهر مقدّس جامهٔ زیبای خود را بر تن کن!

کافران و گناهکاران، دیگر هیچ‌وقت به درون دروازه‌‌های تو وارد نخواهند شد.

2 ای اورشلیم خود را آزاد ساز!

از گرد و خاک برخیز و بر تخت خود بنشین!

ای قوم اسیر صهیون،

زنجیرهایی که شما را به اسارت درآورده، پاره کنید.

3 خدای قادر متعال به قوم خود می‌گوید: «وقتی شما به اسارت رفتید، پولی برای آن پرداخت نشد، در حقیقت برای آزادی شما هم چیزی پرداخت نخواهد شد.

4 وقتی شما به عنوان بیگانه به مصر رفتید، این کار را با رضایت خودتان انجام دادید ولی آشور شما را با زور برد و در اِزای آن چیزی پرداخت نکرد.

5 و اکنون در بابل همان چیز دوباره واقع شده است. شما را به اسارت گرفته‌اند و چیزی در مقابل آن نپرداخته‌اند. آنها که بر شما حکومت می‌کنند، دایماً با غرور به خود می‌بالند و مرا تحقیر می‌کنند.

6 در آن روز خواهی فهمید که من خدا هستم و من این را به تو گفته‌ام.»

7 چه خوشی بزرگی است

دیدن پیام‌آوری که از فراز کوهها به زیر می‌آید،

و مژدهٔ صلح را می‌آورد.

او پیروزی را اعلام می‌کند و به صهیون می‌گوید:

«خدا پادشاه شماست!»

8 محافظان شهر از شادی فریاد می‌زنند،

و مردم همه با هم با شادی فریاد می‌زنند.

آنها با چشم خودشان،

بازگشت خداوند را به صهیون مشاهده می‌کنند.

9 ای خرابه‌های اورشلیم

فریادهای شادی سر دهید!

خداوند شهر خودش را آزاد می‌کند،

و به قوم خودش تسلّی خواهد داد.

10 خداوند با قدرت مقدّس خود،

قوم خویش را نجات می‌دهد،

و تمام جهان شاهد آن خواهند بود.

11 شما ای کسانی‌که ظروف و وسایل معبد بزرگ را با خود حمل می‌کنید،

هرچه زودتر بابل را ترک کنید و بروید.

به هیچ‌چیز ناپاک دست نزنید

و خودتان را پاک نگاه دارید.

12 این بار لازم نیست با عجله خارج شوید،

یا سعی کنید بگریزید.

خداوند خدای شما، شما را رهبری خواهد کرد

و او از هر سو از شما محافظت می‌کند.

بندهٔ رنجدیده

13 خداوند می‌گوید:

«بندهٔ من موفّق و کامیاب خواهد شد،

او به رتبه‌ای عالی و بلند دست خواهد یافت.

14 مردم از دیدن او وحشت می‌کردند،

قیافهٔ او چنان کریه بود که شباهتی به آدمیان نداشت.

15 امّا اکنون ملّتهای زیادی در حسرت‌اند

و پادشاهان از تعجّب و حیرت گیج شده‌اند.

آنها اکنون چیزی را می‌بینند و می‌فهمند،

که قبلاً هرگز نمی‌دانستند.»

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/84/32k/ISA/52-acb8c5ed5ccd4b4d7d802ebac304088d.mp3?version_id=181—

Categories
اشعیا

اشعیا 53

1 مردم در جواب می‌گویند:

«چه کسی می‌توانست آنچه را که ما اکنون شنیدیم، باور کند؟

چه کسی می‌توانست در تمام این چیزها قدرت خداوند را ببیند؟

2 ارادهٔ خداوند بر آن بود که بندهٔ او

مثل نهالی در زمین خشک رشد کند.

او نه زیبایی و نه اُبهتی داشت که مردم به او توجّه کنند،

و نه جذابیّتی که توجّه دیگران را جلب کند.

3 ما او را خوار شمردیم و طرد کردیم،

و او متحمّل رنج و درد شد.

کسی نمی‌خواست حتّی به او نگاه کند،

ما او را نادیده گرفتیم، مثل ‌اینکه اصلاً وجود نداشت.

4 «او متحمّل مجازاتی شد که حقِّ ما بود،

و او دردهایی را تحمّل کرد که می‌بایست ما تحّمل می‌کردیم.

و ما پنداشتیم که درد و رنج و زحمتهای او مجازاتی از جانب خدا بود.

5 امّا به‌خاطر گناهان ما، او مجروح شد

و به‌خاطر شرارتهای ما، او مضروب گردید.

و به‌خاطر دردی که او متحمّل شد، شفا یافتیم

و به‌خاطر ضربه‌هایی که او تحمّل کرد، سالم شدیم.

6 همهٔ ما مثل گوسفندان گمشده بودیم

و هریک از ما به راه خود می‌رفت.

خداوند گناه ما را به حساب او آورد،

و او به جای ما متحمّل آن مجازات شد.

7 «با او، با خشونت رفتار شد،

امّا او با فروتنی آن را تحمّل کرد.

مانند برّه‌ای که به کشتارگاه می‌برند،

و مانند گوسفندی که در حال پشم‌چینی ساکت است،

او دهان خود را نگشود.

8 او را ظالمانه گرفتند، محکوم کردند و به پای مرگ بردند،

و هیچ‌کس اعتنایی به سرنوشت او نداشت.

او به‌خاطر گناهان قوم ما کشته شد.

9 او را در مقبرهٔ شریران

و در کنار دولتمندان دفن کردند،

هرچند که او هیچ‌وقت مرتکب جرمی نشده بود

و هیچ ناراستی در دهانش نبود.»

10 خداوند می‌گوید:

«این ارادهٔ من بود که او متحمّل چنین رنجی بشود.

او برای آوردن بخشش و آمرزش قربانی شد

به این دلیل زندگی او طولانی خواهد بود

و او نوادهٔ خود را خواهد دید.

و به وسیلهٔ او ارادهٔ من، که منتهی به مسرّت است، اجرا خواهد شد.

11 بعد از تحمّل یک زندگی پررنج، او ثمرهٔ مشقت خود را خواهد دید؛

او خواهد دانست که درد و رنج او بیهوده نبوده است.

بندهٔ صادق من که از او خشنودم،

دردهای مردم زیادی را تحمّل خواهد کرد.

و من به‌خاطر او، آنها را می‌بخشم.

12 بنابراین من مقامی عالی،

و جایگاهی میان بزرگان و صاحبان قدرت، به او خواهم داد.

او جان خود را با رضایت از دست داد

و به سرنوشت شریران مبتلا شد.

او جای گناهکاران را گرفت

واز خدا خواست تا آنها آمرزیده شوند.»

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/84/32k/ISA/53-04e4a957b6529e815d598c987b738f72.mp3?version_id=181—

Categories
اشعیا

اشعیا 54

محبّت خدا برای قوم اسرائیل

1 ای اورشلیم تو مثل زن نازایی بودی که هیچ فرزندی نداشت،

امّا اکنون می‌توانی با صدای بلند و با شادی بسرایی،

چون تعداد فرزندان تو بیشتر از زنی است

که شوهرش همیشه با او بوده است.

2 چادری را که در آن زندگی می‌کنید بزرگتر،

ریسمانهای آن را بلندتر و میخهای آن را محکمتر کنید!

3 مرزهای خود را از هر سو گسترش دهید،

قوم شما تمام سرزمینهایی را که اکنون در تصرّف سایر ملّتهاست پس خواهند گرفت.

شهرهایی که الآن متروک هستند، از جمعیّت پُر خواهند شد.

4 نترس! دیگر رسوا و تحقیر نخواهی شد.

تو بی‌وفایی روزهای جوانی خود را

و تنهایی غم‌انگیز خود را در روزگار بیوگی فراموش خواهی کرد.

5 آفرینندهٔ تو که نامش خداوند متعال است

مثل شوهری حامی تو خواهد بود.

خدای قدّوس اسرائیل

-‌و حکمران تمام جهان- تو را نجات خواهد داد.

6 ای اسرائیل، تو مثل زن جوانی هستی

که شوهرش او را ترک کرده و بسیار افسرده است.

امّا خداوند تو را دوباره به سوی خودش می‌خواند و می‌گوید:

7 «برای یک لحظهٔ کوتاه تو را ترک کردم،

اکنون با محبّت پایدار تو را برمی‌گردانم.

8 من از روی خشم، فقط برای لحظه‌ای، دور شدم

امّا من محبّت پایدارم را تا به ابد، به تو نشان خواهم داد.»

این است، آنچه خدای نجات دهنده می‌گوید.

9 «در زمان نوح قول دادم

که هیچ‌وقت در دنیا چنین توفانی نفرستم.

اکنون قول می‌دهم، دیگر نسبت به تو خشم نگیرم،

و دیگر تو را سرزنش و مجازات نکنم.

10 ممکن است کوهها و تلها درهم بریزند،

امّا محبّت پایدار من برای تو، هیچ‌وقت پایان نخواهد داشت،

و من به پیمان خودم برای صلح همیشه وفادار خواهم بود.»

این است آنچه خدایی که شما را دوست دارد می‌گوید.

اورشلیم آینده

11 خداوند می‌گوید:

«ای اورشلیم، ای شهر رنجدیده و بیچاره

که تسلّی‌دهنده‌ای نداری،

من بنیادهای تو را از نو با سنگهای قیمتی خواهم ساخت.

12 من بُرجهای تو را از یاقوت

و دروازه‌های تو را با سنگهایی می‌سازم که‌ مثل شعلهٔ آتش بدرخشد

و دیوار اطراف تو را با جواهرات خواهم ساخت.

13 «من خودم مردم تو را تعلیم می‌دهم

و به آنها صلح و سعادت خواهم بخشید.

14 عدالت و راستی به تو قوّت خواهد داد،

و تو از ظلم و وحشت در امان خواهی بود.

15 کسی‌که به تو حمله کند،

تأیید مرا ندارد؛

و هرکه با تو بجنگد، سقوط خواهد کرد.

16 «من آهنگر را آفریده‌ام

تا بر آتش بدمد و اسلحه بسازد،

من همچنین سرباز را آفریدم

تا از اسلحه برای کشتن استفاده کند.

17 امّا دیگر هیچ اسلحه‌‌ای نمی‌تواند به تو آسیب برساند،

تو برای همهٔ کسانی‌که تو را متّهم می‌کنند، پاسخی خواهی داشت.

من از بندگان خود دفاع خواهم ‌کرد

و به آنها پیروزی خواهم داد.»

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/84/32k/ISA/54-6c1bdcd6ef843c22f646ccabf461fda2.mp3?version_id=181—

Categories
اشعیا

اشعیا 55

دعوت تشنگان

1 خداوند می‌گوید:

«ای تمام تشنگان بیایید،

آب اینجاست!

ای تمام کسانی‌که پول ندارید بیایید،

غلّه بخرید و بخورید!

بیایید، شیر و شراب را به رایگان بخرید!

2 چرا پول خود را صرف چیزی می‌کنید که شما را سیر نمی‌کند؟

و چرا تمام مزدی را که به‌خاطر کارتان می‌گیرید صرف می‌کنید، و باز هم گرسنه هستید؟

به من گوش دهید و هرچه می‌گویم انجام دهید،

آنگاه از بهترین غذاها لذّت خواهید برد.

3 «ای قوم من، اکنون به من گوش دهید و نزد من بیایید،

بیایید نزد من تا حیات یابید!

من با شما پیمانی ابدی می‌بندم،

و برکاتی را که به داوود قول داده بودم، به شما خواهم داد.

4 من او را رهبر و فرماندهٔ ملّتها ساختم،

و از طریق او، من قدرت خود را به آنها نشان دادم.

5 اکنون ملّتهای بیگانه را احضار می‌کنم،

آنها زمانی تو را نمی‌شناختند،

امّا اکنون آنها به سوی تو می‌دوند تا به تو ملحق شوند.

من، خداوند، خدای تو، خدای قدّوس اسرائیل

همهٔ این کارها را خواهم کرد،

و به تو شکوه و جلال خواهم داد.»

6 اکنون که خداوند نزدیک است،

به نزد او بازگردید و به درگاه او دعا کنید.

7 شریران راههای خود را ترک کنند،

و بدکاران افکار خود را تغییر دهند.

بگذارید آنها به نزد خداوند، خدای ما بازگردند.

او بر آنها رحیم و بخشنده خواهد بود.

8 خداوند می‌گوید: «افکار من، افکار شما نیست

و نه روشهای من، مثل روشهای شما.

9 همان‌قدر که آسمانها از زمین بلندتر هستند،

همان‌قدر، افکار من از افکار شما بلندتر است.

10 «کلمات من مانند برف و باران است که از آسمان می‌بارند،

و زمین را سیراب می‌کنند، و موجب رشد غلاّت

و تهیّهٔ بذر کافی برای کاشتن و تأمین غذا می‌شوند.

11 کلامی که از دهان من خارج می‌شود

همین‌طور بیهوده نخواهد بود،

نیّت و نقشهٔ مرا بدون غفلت به جا خواهد آورد.

12 «شما با شادی بابل را ترک خواهید کرد،

و در صلح و صفا از شهر خارج خواهید شد.

کوهها و تلها آواز شادی سرمی‌دهند،

و درختان از خوشحالی فریاد می‌کنند.

13 به جای خلنگ، درختان صنوبر می‌روید

و به جای خار صنوبر.

و این نشانه‌ای ابدی و خاطره‌ای خواهد بود

از آنچه خداوند انجام داده است.»

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/84/32k/ISA/55-668308cd990cae7dc871f5986cffe783.mp3?version_id=181—

Categories
اشعیا

اشعیا 56

قوم خدا شامل تمام ملّتهاست

1 خداوند به قوم خود می‌گوید: «از روی انصاف و عدالت رفتار کنید چون بزودی شما را نجات خواهم داد.

2 من به کسانی‌که روز سبت را نگاه می‌دارند و از آن سوء استفاده نمی‌کنند، برکت خواهم داد. من کسانی را که مرتکب هیچ نوع شرارتی نشوند، برکت خواهم داد.»

3 بیگانه‌ای که به قوم خدا پیوسته نباید بگوید: «خداوند اجازه نمی‌دهد من با قوم او عبادت کنم.»

مردی که اخته شده، نباید فکر کند چون نمی‌تواند بچّه داشته باشد، هیچ‌وقت جزو قوم خدا نمی‌باشد.

4 خداوند به چنین شخصی می‌گوید: «اگر تو حرمت مرا با نگاهداشتن روز سبت رعایت کنی، اگر تو آنچه را مورد رضایت من است بجا آوری، و پیمان مرا با وفاداری حفظ کنی،

5 در آن صورت نام تو در معبد بزرگ من و در میان قوم من جاودانه‌تر خواهد بود، از اینکه پسران و دختران زیاد می‌داشتی. تو هیچ‌گاه فراموش نخواهی شد.»

6 خداوند به بیگانگانی که به قوم او می‌پیوندند و او را دوست دارند و به او خدمت می‌کنند، سبت را نگاه می‌دارند، و پیمان او را با وفاداری حفظ می‌کنند، می‌گوید:

7 «من تو را به صهیون، به کوه مقدّس خودم برمی‌گردانم و در نمازخانهٔ من شاد خواهی بود، و قربانی‌هایی که تو بر قربانگاه من می‌گذرانی، خواهم پذیرفت. معبد بزرگ من به نام نمازخانهٔ همهٔ ملّتها خوانده خواهد شد.»

8 خداوند متعال که قوم خودش، اسرائیل را از تبعید به خانه‌های خود آورده، وعده داده است که باز هم مردمان دیگری را خواهد آورد تا به آنها ملحق شوند.

فساد رهبران اسرائیل

9 خداوند به ملّتهای بیگانه گفته است که مثل حیوانات وحشی حمله کنند و قوم او را ببلعند.

10 او می‌گوید: «تمام رهبرانی که می‌بایست قوم مرا برحذر می‌داشتند، کور هستند! آنها چیزی نمی‌دانند. آنها مثل سگهای نگهبانی هستند که نمی‌توانند پارس کنند، آنها در گوشه‌ای خوابیده‌اند و خواب می‌بینند. چقدر از خوابیدن لذّت می‌برند!

11 آنها مثل سگهای طمعکاری هستند که هرچه به آنها بدهی کافی نیست. این رهبران بی‌فهم‌اند. هریک کاری می‌‌کند که دوست دارد، و هرکس در پی منافع خودش می‌باشد.

12 این مستان می‌گویند: ‘شراب بیاورید تا هرچه می‌توانیم بنوشیم. فردا از امروز هم بهتر خواهد بود.’»

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/84/32k/ISA/56-c5ead4b1a320fe1f7e3e55b12c0c22e7.mp3?version_id=181—

Categories
اشعیا

اشعیا 57

بت‌پرستی قوم اسرائیل

1 انسانهای خوب می‌میرند و کسی نمی‌فهمد و حتّی اعتنایی ندارد. امّا وقتی آنها می‌میرند، دیگر هیچ بلایی به آنها آسیبی نمی‌رساند.

2 آنها که با نیکویی زندگی می‌کنند، در موقع مرگ آرامش و راحتی می‌یابند.

3 ای گناهکاران برای داوری حاضر شوید! شما از جادوگران، زناکاران و فاحشه‌ها بهتر نیستید.

4 چه کسی را مسخره می‌کنید؟ ای دروغگویان، چه کسی را استهزا می‌کنید؟

5 ای شما که الهه‌های باروری را می‌پرستید و زیر درختان مقدّس خودتان مقاربت می‌کنید، و ای کسانی‌که فرزندان خود را در غارهای سنگی در کنار بستر وادیها قربانی می‌کنید.

6 شما سنگهای صاف شده را از بستر وادیها برمی‌دارید و آنها را به عنوان خدا می‌پرستید. شما به عنوان قربانی بر سر آنها شراب می‌ریزید و از غلاّت خود به آنها می‌دهید. آیا فکر می‌کنید من از این چیزها خشنودم؟

7 شما برای انجام قربانی بر فراز کوهها می‌روید و در آنجا همبستر می‌شوید.

8 شما بُتهای وقیح خود را در داخل خانهٔ خود می‌گذارید. شما مرا ترک کردید. شما لباس خود را در می‌آورید و با معشوقه‌هایی که اجیر کرده‌اید، برای همخوابگی به بسترهای بزرگ خود می‌روید، و در آنجا شهوت خود را ارضاء می‌کنید.

9 شما با عطریّات و روغن‌های معطر خود را می‌آرایید و برای پرستش بت مولِک می‌روید. قاصدانی به هرجا -‌حتّی به دنیای مردگان- می‌فرستید تا بُتهای تازه‌ای برای پرستش پیدا کنید.

10 برای یافتن سایر خدایان خود را خسته می‌کنید. ولی دست بردار نیستید. شما فکر می‌کنید، بُتهای کریه شما به شما توانایی می‌بخشند و دیگر هیچ‌وقت ضعیف نخواهید شد.

11 خداوند می‌گوید: «این خدایان کیستند که آن‌قدر از آنها می‌ترسی، به حدّی که تو به من دروغ می‌گویی و کاملاً مرا فراموش کرده‌ای؟ آیا به‌خاطر اینکه مدّتی ساکت بودم دیگر برای من احترامی قایل نیستی؟

12 فکر می‌کنی آنچه انجام می‌دهی درست است، امّا من کارهای تو را آشکار خواهم کرد و بُتهای تو قادر نخواهند بود به تو کمک کنند.

13 وقتی برای کمک فریاد می‌زنی، بگذار همان بُتهای تو -‌که با نسیم بادی به اطراف پراکنده می‌شوند- تو را نجات دهند! امّا کسانی‌که به من توکّل کنند، در این زمین زندگی خواهند کرد و مرا در معبد بزرگ خودم پرستش خواهند کرد.»

وعدهٔ کمک و شفا

14 خداوند می‌گوید: «بگذارید قوم من به حضور من بازگردند. تمام موانع را از جلوی راهشان بردارید! راه را بسازید، و آن را آماده کنید.

15 «من خدای قدّوس و متعال هستم؛ خدایی که ابدی است. جایگاه من در مکانی مقدّس و متعال است، در عین حال در میان مردمی زندگی می‌کنم که فروتن و توبه‌کار می‌باشند تا اعتماد و امیدشان را به آنها بازگردانم.

16 من به قوم خود حیات بخشیدم، و دیگر آنها را متّهم نخواهم کرد و برای همیشه نسبت به آنها خشمگین نخواهم بود، مبادا کاملاً مأیوس گردند.

17 به‌خاطر طمع و گناهانشان من نسبت به آنها خشمگین بودم، به این دلیل آنها را مجازات و ترک کردم، ولی آنها با خیره‌سری به راههای خود ادامه دادند.

18 «من شاهد کارهای آنها بودم، امّا آنها را شفا خواهم داد. من آنها را رهبری و کمک خواهم کرد، و به سوگواران تسلّی خواهم داد.

19 من صلح و آرامش را به‌ همه -‌به دور و نزدیک- خواهم داد! من قوم خودم را شفا خواهم داد.

20 امّا شریران مثل دریای پرتلاطم که امواجش از خروشیدن باز نمی‌ایستد و با خود فضولات و چیزهای کثیف را به ساحل می‌آورند، ناآرام‌اند.»

21 خداوند می‌گوید: «برای گناهکاران جای امنی وجود ندارد.»

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/84/32k/ISA/57-14b1f5989eb77ed232181601930a8eb8.mp3?version_id=181—

Categories
اشعیا

اشعیا 58

روزهٔ واقعی

1 خداوند می‌گوید: «صدای خود را بلند کن و فریاد بزن! به قوم من اسرائیل بگو، دربارهٔ گناهانشان به آنها بگو!

2 آنها هر روز برای عبادت به نزد من می‌آیند، و می‌گویند که مشتاقند راهها و تعالیم مرا بدانند. آنها می‌گویند از من قوانین عادلانه می‌خواهند، واز پرستش خدای خود خشنود هستند.»

3 مردم می‌پرسند: «اگر خداوند توجّهی ندارد، چرا ما باید روزه بگیریم؟ اگر او اعتنایی ندارد، چرا ما باید بدون غذا زندگی کنیم؟»

خداوند به آنها می‌گوید: «حقیقت این است که شما در همان وقتی‌که روزه می‌گیرید، به فکر منافع خود می‌باشید و به کارگران خود ستم می‌کنید.

4 روزهٔ شما، شما را پرخاشگر ساخته و همیشه در جنگ و جدال هستید. آیا فکر می‌کنید، این نوع روزه باعث می‌شود من به دعای شما گوش کنم؟

5 وقتی شما روزه می‌گیرید، بدن خود را رنجور و سرهای خود را مثل پره‌های علف صحرا در برابر باد، خَم می‌کنید، و بستر خود را بر پلاس و خاکستر می‌گسترانید. آیا این است آنچه را که شما روزه می‌نامید؟ آیا فکر می‌کنید من از این نوع روزه خشنودم؟

6 «روزه‌ای ‌که من می‌پسندم این است: زنجیرهای ستمکاری و یوغهای بی‌عدالتی را بگسلید، و بگذارید ستمدیدگان آزاد شوند.

7 گرسنگان را در غذای خود سهیم کنید، و درِ خانه‌های خود را به روی فقیران و بی‌خانمانان باز کنید. به کسانی‌که چیزی برای پوشیدن ندارند، لباس بدهید و از کمک کردن به اقوام خود دریغ نکنید.

8 «در آن صورت، رحمت من مثل خورشید صبحگاهی بر تو خواهد درخشید، و زخمهای تو زود شفا خواهند یافت. من همیشه با تو خواهم بود و تو را نجات خواهم داد، و حضور من تو را از هر جهت حمایت خواهد کرد.

9 وقتی دعا کنید به شما پاسخ خواهم داد، و وقتی مرا بخوانید به شما جواب می‌دهم.

«اگر به ستمگری، رفتار ناشایست و گفتار زشت خود خاتمه دهید؛

10 و اگر گرسنگان را سیر کنید، و نیاز محتاجان را برآورید، آنگاه تیره‌گی‌های اطراف شما، به روشنایی نیمروز مبدل خواهد شد

11 در آن صورت همیشه شما را در مکانهای خشک هدایت می‌کنم و شما را با چیزهای نیکو سیر خواهم کرد. من شما را قوی و سالم نگاه خواهم داشت و شما مثل باغی خواهید بود که آب فراوان دارد، و مثل چشمه‌ای که هیچ‌وقت خشک نخواهد شد.

12 قوم تو در همان جایی که از قدیم ویران شده بود، بر روی بنیادهای قدیمی، بنایی نو خواهد ساخت. مردم از تو به عنوان کسی یاد خواهند کرد که دیوارهای شهر را دوباره ساخت و خانه‌های ویران را بازسازی کرد.»

پاداش نگه‌داری سبت

13 خداوند می‌گوید: «اگر تو سبت را به عنوان یک روز مقدّس نگه داری و در آن روز در پی منافع خود نباشی، اگر برای روز مقدّس من ارزش قایل شوی و از سفر، کار و صحبتهای بیهوده خودداری کنی،

14 آنگاه آن شادمانی که از خدمت کردن به من عاید می‌شود، از آن شما خواهد بود. کاری می‌کنم که در سراسر عالم مردم حرمت شما را نگاه دارند و از سرزمینی که من به جدّ تو -‌یعقوب- دادم لذّت ببری. من، خداوند، این را گفته‌ام.»

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/84/32k/ISA/58-8897de4d5629b168ac9b470dc87fd7ad.mp3?version_id=181—