Categories
امثال

امثال 23

1 وقتی با حاکم غذا می‌خوری، به‌خاطر داشته باش که با چه کسی نشسته‌ای.

2 اگر شخص پُرخوری هستی، خودت را کنترل کن

3 و حریص غذاهای لذیذ او نباش، زیرا ممکن است تو را فریب بدهد.

7

4 عاقل باش و برای کسب ثروت، خود را خسته نکن،

5 زیرا ثروت پایدار نیست و مانند عقاب می‌پرد و ناپدید می‌شود.

8

6 از سفرهٔ شخص خسیس غذا نخور و برای خوراکهای لذیذ او حریص نباش،

7 زیرا او حساب هرچه را که بخوری در فکر خود نگاه می‌دارد. او تعارف می‌کند و می‌گوید: «بخور و بنوش»، امّا این را از صمیم دل نمی‌گوید.

8 لقمه‌ای را که خورده‌ای استفراغ خواهی کرد و تشکّرات تو برباد خواهد رفت.

9

9 آدم احمق را نصیحت نکن، زیرا او سخنان حکیمانهٔ تو را بی‌اهمیّت می‌شمارد.

10

10 حدود زمین خود را که از قدیم تعیین شده، تغییر نده و زمین یتیمان را بزور نگیر،

11 زیرا پشتیبان ایشان قوی است و به داد آنها می‌رسد.

11

12 وقتی معلّم تو را تعلیم می‌دهد، از صمیم دل به سخنان آموزندهٔ او گوش بده.

12

13 از تأدیب کردن فرزند خویش کوتاهی نکن، زیرا تنبیه او را نمی‌کشد،

14 بلکه جان او را از هلاکت نجات می‌دهد.

13

15 فرزندم، اگر حکمت بیاموزی، دل من شاد می‌شود،

16 و هنگامی‌که سخن راست بگویی، تمام وجودم شادمان می‌گردد.

14

17 به شریران حسادت نورز، بلکه آرزوی تو اطاعت از خداوند باشد؛

18 زیرا در این صورت آیندهٔ خوبی خواهی داشت و امید تو برباد نخواهد رفت.

15

19 فرزندم، عاقل باش و به سخنانم گوش بده. در راه راست قدم بردار

20 و با میگساران و شکم‌پرستان معاشرت نکن،

21 زیرا کسانی‌که کارشان فقط خوردن و خوابیدن است، فقیر و محتاج می‌شوند.

16

22 به نصیحت پدرت که تو را به وجود آورده است، گوش بده و مادرت را هنگامی‌که پیر می‌شود، خوار نشمار.

23 در پی حقیقت باش و حکمت و ادب و دانش را کسب کن و به هیچ قیمتی آنها را از دست نده.

24-25 فرزندی درستکار و دانا باش تا باعث خوشی و خشنودی پدر و مادرت شوی.

17

26 فرزندم، سخنان مرا بشنو و زندگی مرا سرمشق خود قرار ده.

27 بدان که زن بدکاره دام خطرناکی است.

28 او مانند راهزن در کمین قربانی‌های خود می‌نشیند و به تعداد مردم خیانتکار می‌افزاید.

18

29 مصیبت و بدبختی نصیب چه کسی می‌شود؟ چه کسی همیشه جنگ و دعوا برپا می‌کند؟ چه کسی بی‌جهت زخمی می‌شود و چشمانش تار می‌گردد؟

30 کسی‌که دایم شراب می‌خورد و به دنبال میگساری می‌رود.

31 پس فریفتهٔ شراب سرخ‌فام نشو که در جام به تو چشمک می‌زند و بعد آهسته از گلویت پایین می‌رود.

32 در آخر، همچون مار، تو را خواهد گزید و مانند افعی تو را نیش خواهد زد.

33 چشمانت چیزهای عجیب و غریب می‌بینند و گرفتار وهم و خیال می‌گردی.

34 مانند کسی می‌شوی که در دریا خوابیده و با امواج آن دست و پنجه نرم می‌کند.

35 می‌گویی: «مرا زدند، امّا دردی را احساس نمی‌کنم. چه وقت به هوش می‌آیم تا یک پیالهٔ دیگر بنوشم؟»

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/84/32k/PRO/23-198279cd93dc3897e35f14bb6cdde9ba.mp3?version_id=181—

Categories
امثال

امثال 24

19

1 بر اشخاص شریر حسادت نورز و آرزوی دوستی با آنها را نداشته باش،

2 زیرا تمام فکر آنها این است که به مردم ظلم کنند، و هرگاه که دهان باز می‌کنند، دربارهٔ شرارت گفت‌وگو می‌کنند.

20

3 خانه بر اساس حکمت و عقل آباد می‌گردد و

4 با دانایی اتاقهای آن از اسباب نفیس و گران‌قیمت پُر می‌شوند.

21

5 شخص دانا و فهمیده، از قدرت زیاد برخوردار است و همیشه به قدرت خود می‌افزاید.

6 پیروزی در جنگ بستگی به تدبیر خوب و مشورت زیاد دارد.

22

7 شخص احمق نمی‌تواند به حکمت دست یابد. وقتی موضوع مهمی مورد بحث قرار می‌گیرد، او حرفی برای گفتن ندارد.

23

8 کسی‌که دایم نقشه‌های پلید در سر می‌پروراند، دردسرآفرین خوانده خواهد شد.

9 نقشه‌های آدم احمق، گناه‌آلودند و کسی‌که دیگران را مسخره می‌کند، مورد نفرت همهٔ مردم می‌باشد.

24

10 اگر نتوانی سختی‌های زندگی را تحمّل کنی، شخص ضعیفی هستی.

25

11 از نجات دادن کسی‌که به ناحق محکوم شده است، کوتاهی نکن.

12 نگو که از ماجرا بی‌خبر بوده‌ای، زیرا خدایی که جان تو را در دست دارد و از دل تو آگاه است، می‌داند که تو از همه‌چیز باخبر بوده‌ای. او هرکسی را مطابق کارهایش جزا می‌دهد.

26

13-14 فرزندم، همان‌طور که خوردن عسل دهان تو را شیرین می‌کند، کسب حکمت نیز برای جان تو شیرین خواهد بود. کسی‌که حکمت می‌آموزد، آیندهٔ خوبی در انتظارش می‌باشد و امیدهایش برباد نمی‌رود.

27

15 مانند بدکاران نباش که منتظر هستند تا خانهٔ مردم درستکار را غارت و ویران کنند،

16 زیرا شخص درستکار حتّی اگر هفت بار هم بیفتد، باز برمی‌خیزد، ولی اشخاص بدکار، گرفتار بلا شده سرنگون می‌گردند.

28

17 وقتی دشمنانت دچار مصیبت می‌شوند، خوشحال نشو و هنگامی‌که می‌افتند خوشی نکن،

18 زیرا خداوند، این کار تو را می‌بیند و نمی‌پسندد و آنگاه از مجازات آنها دست برمی‌دارد.

29

19 به‌خاطر مردم بدکار، تشویش نداشته باش و به آنها حسادت نورز،

20 زیرا شخص بدکار، آینده‌ای ندارد و چراغش خاموش می‌شود.

30

21 فرزندم از خداوند و پادشاه بترس و با کسانی‌که علیه آنها شورش می‌‌کنند، همدست نشو.

22 زیرا نابودی آنها ناگهانی است و کسی نمی‌داند که خداوند و پادشاه چه بلایی بر سر آنها می‌آورند.

چند سخن حکیمانهٔ دیگر

23 مردان حکیم این سخنان را نیز گفته‌اند:

قاضی نباید در داوری از کسی طرفداری کند.

24 هرکسی که به مجرم بگوید: «تو بی‌گناه هستی»، مورد لعنت و نفرت مردم قرار می‌گیرد.

25 امّا شخصی که گناهکار را محکوم کند، کامیابی و خوشی نصیبش می‌شود.

26 پاسخ صادقانه نشانهٔ دوستی حقیقی می‌باشد.

27 اول کسب و کار خود را سر و سامان بده، آنگاه خانه و خانواده تشکیل بده.

28 برضد همسایه‌ات شهادت دروغ مده و سخنان غلط درباره‌اش بر زبان نیاور.

29 نگو: «همان بلایی را که بر سر من آورده، بر سر خودش می‌آورم.»

30 از کنار مزرعهٔ آدم تنبل و تاکستان شخص نادان گذشتم.

31 در همه‌جا خار روییده بود. علفهای هرزه زمین را پوشانده و دیوار مزرعه فروریخته بود.

32 با دیدن این منظره به فکر فرورفتم و این درس را آموختم:

33 کسی‌که دست بر روی دست می‌گذارد و پیوسته می‌خوابد،

34 عاقبت تنگدستی همچون راهزن مسلّحی به سراغش می‌آید.

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/84/32k/PRO/24-619544fd81e4b801f69e38cb76bc1de2.mp3?version_id=181—

Categories
امثال

امثال 25

چند امثال دیگر از سلیمان

1 اینها نیز از امثال سلیمان است که کاتبان حزقیا، پادشاه یهودا آنها را نوشته‌اند:

2 عظمت خدا در پوشاندن اسرار اوست، امّا عظمت پادشاه در جستجو کردن امور.

3 پی بردن به افکار پادشاه مانند پی بردن به بلندی آسمان و عمق زمین، غیر ممکن است.

4 ناخالصی را از نقره جدا کن تا زرگر بتواند از آن ظرفی بسازد.

5 مأموران شریر پادشاه را از او دور کن تا تخت او در عدالت پایدار بماند.

6 وقتی به حضور پادشاه می‌روی، خود را شخص بزرگی مپندار و در جای بزرگان منشین،

7 چون بهتر است به تو گفته شود: «بالاتر بنشین»، تا اینکه تو را در برابر چشمان بزرگان در جای پایین‌تر بنشانند.

8 وقتی با همسایه‌ات اختلاف داری، با شتاب به دادگاه نرو، زیرا اگر در آخر ثابت شود که حق با او بوده است، تو چه خواهی کرد؟

9 وقتی با همسایه‌ات دعوا می‌کنی، رازی را که از دیگران شنیده‌ای فاش نکن،

10 زیرا در این صورت دیگر کسی به تو اطمینان نخواهد کرد و بدنام خواهی شد.

11 سخنی که بجا گفته شود، مانند نگین طلاست که در ظرف نقره‌ای نشانده شده باشد.

12 نصیحت شخص دانا برای گوش شنوا، مانند حلقهٔ طلا و جواهر، با ارزش است.

13 خدمتکار امین همچون آب سرد در گرمای تابستان، روح آقای خود را تازه می‌کند.

14 کسی‌که دَم از سخاوت می‌زند، امّا چیزی به کسی نمی‌بخشد، مانند ابر و بادی است که باران نمی‌آورد.

15 شخص صبور می‌تواند حتّی حاکم را قانع سازد و زبان نرم می‌تواند هر مانع قوی را از بین بردارد.

16 اگر به عسل دست یافتی، به اندازهٔ کافی بخور، وگرنه آن را استفراغ خواهی کرد.

17 بیش از حد به خانهٔ همسایه‌ات نرو، مبادا از تو متنفّر شود.

18 شهادت دروغ برضد همسایه، مانند تبر و شمشیر و تیرِ تیز، صدمه می‌زند.

19 اعتماد کردن به شخص خائن در زمان سختی، مانند جویدن غذا با دندان لق و دویدن با پای شکسته است.

20 آواز خواندن برای شخص غمگین، مانند لخت شدن در هوای سرد و پاشیدن نمک بر زخم است.

21 اگر دشمنت گرسنه باشد، به او غذا بده و اگر تشنه باشد، او را آب بنوشان.

22 این کار تو او را شرمنده می‌سازد و خداوند به تو پاداش می‌دهد.

23 همان‌طور که باد شمال باران می‌آورد، بدگویی هم خشم و عصبانیّت به بار می‌آورد.

24 سکونت در گوشهٔ بام، بهتر است از زندگی کردن با زن غرغرو در یک خانه.

25 خبر خوشی که از دیار دور می‌رسد، همچون آب سردی برای آدم تشنه است.

26 سازش آدم درستکار با شخص شریر مانند آلوده کردن منبع آب و گِل آلود ساختن چشمه است.

27 همان‌طور که زیاده روی در خوردن عسل ضرر دارد، انتظار شنیدن تعریف و تمجید از مردم نیز ناپسند است.

28 کسی‌که بر نفس خویش تسلّط ندارد، مثل شهر بی‌دیوار، ناامن است.

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/84/32k/PRO/25-43c70186180743402359a12da6f657b4.mp3?version_id=181—

Categories
امثال

امثال 26

1 احترام گذاشتن به افراد نادان، مانند بارش برف در تابستان یا باران در فصل درو است.

2 نفرین، اگر مستحق آن نباشی، صدمه‌ای به تو نمی‌رساند؛ بلکه مانند پرنده‌ای است که به هر طرف پرواز می‌کند و در جایی نمی‌نشیند.

3 شلاّق برای اسب، افسار برای الاغ و چوب برای تنبیه احمق است.

4 کسی‌که به سؤال احمقانه جواب بدهد، مانند سؤال کنندهٔ آن احمق است.

5 به سؤال احمقانه، باید جواب احمقانه داد تا سؤال کننده فکر نکند که عاقل است.

6 کسی‌که توسط آدم احمق پیام می‌فرستد، مانند شخصی است که پای خود را قطع می‌کند و یا زهر می‌خورد.

7 مَثَلی که از دهان شخص نادان بیرون می‌آید، مانند پای لنگ، سُست است.

8 احترام گذاشتن به آدم احمق، مانند بستن سنگ به فلاخن کاری احمقانه است.

9 مَثَلی که از دهان آدم احمق بیرون می‌آید، همچون خاری که به دست شخص احمق فرو می‌رود و او حس نمی‌کند، بی‌اثر است.

10 کسی‌که آدم احمق را استخدام می‌کند، مانند تیراندازی است که هر رهگذری را مجروح می‌سازد.

11 شخص احمقی که حماقت خود را تکرار می‌کند، مانند سگی است که آن چه استفراغ کرده است، می‌خورد.

12 کسی‌که خودش را عاقل می‌پندارد، از یک احمق هم نادان‌تر است.

13 آدم تنبل پای خود را از خانه بیرون نمی‌گذارد و می‌گوید: «شیر درّنده در کوچه هست!»

14 او مانند دری که بر پاشنهٔ خود می‌چرخد، در رخت خواب می‌غلتد و از آن جدا نمی‌شود.

15 دست خود را به طرف بشقاب دراز می‌‌کند، امّا از فرط تنبلی لقمه را به دهان خود نمی‌گذارد.

16 با این‌همه او خود را داناتر از هفت شخص عاقل می‌داند.

17 کسی‌که در دعوایی دخالت می‌کند که مربوط به او نیست، مانند شخصی است که گوشهای سگ ولگردی را می‌گیرد.

18-19 شخصی که همسایهٔ خود را فریب بدهد و بعد به او بگوید که شوخی کرده است، مانند دیوانه‌ای است که به هر طرف آتش و تیرهای مرگبار پرتاب می‌کند.

20 اگر هیزم نباشد آتش خاموش می‌شود. اگر سخن‌چین نباشد، نزاع فرومی‌نشیند.

21 همان‌طور که زغال و هیزم آتش را شعله‌ور می‌سازد، شخص ستیزه‌جو هم جنگ و دعوا بپا می‌کند.

22 حرفهای آدم سخن‌چین مانند لقمه‌های لذیذی است که با لذّت بلعیده می‌شوند.

23 سخنان شیرین و فریبنده، شرارت دل را پنهان می‌کند، درست مانند لعابی که ظرف گِلی را می‌پوشاند.

24 شخص کینه‌توز با حرفهای خود، کینهٔ دل خود را مخفی می‌کند،

25 امّا تو فریب حرفهای فریبندهٔ او را نخور، زیرا دلش پر از نفرت است.

26 اگرچه نفرت خود را با حیله پنهان می‌کند، سرانجام خوی پلید او بر همه‌کس آشکار می‌گردد.

27 هرکسی که برای دیگران چاه بکند، خودش در آن می‌افتد. هر که سنگی را به طرف دیگران بغلتاند، آن سنگ برگشته و روی خود او می‌افتد.

28 زبان درغگو از مخاطبانش نفرت دارد و می‌خواهد به آنها آسیب برساند. سخنان ریاکار چیزی جز خرابی به بار نمی‌آورد.

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/84/32k/PRO/26-9f728b6df047057ada0eb0b834012441.mp3?version_id=181—

Categories
امثال

امثال 27

1 دربارهٔ فردا، با غرور صحبت نکن، زیرا نمی‌دانی که فردا چه پیش خواهد آمد.

2 هرگز از خودت تعریف نکن، بگذار دیگران از تو تعریف کنند.

3 حمل بار سنگ و ریگ سخت است، امّا تحمّل سختی‌هایی که یک شخص احمق ایجاد می‌کند، از آن هم سخت‌تر است.

4 حسادت، خطرناکتر و بی‌رحمتر از خشم و غضب است.

5 سرزنش آشکار از محبّت پنهان بهتر است.

6 زخم دوست بهتر از بوسهٔ دشمن است.

7 شکم سیر حتّی از عسل کراهت دارد، امّا برای شکم گرسنه هر چیزِ تلخ، شیرین است.

8 کسی‌که از خانهٔ خود دور می‌شود، همچون پرنده‌ای است که از آشیانهٔ خود، آواره شده باشد.

9 مشورت صمیمانهٔ یک دوست همچون عطری خوشبو، دلپذیر است.

10 دوست خود و دوست والدینت را هرگز ترک نکن، و وقتی‌که در سختی هستی، به سراغ خویشاوندت نرو. همسایهٔ نزدیک بهتر از خویشاوندی که از تو دور است، می‌تواند به تو کمک کند.

11 فرزندم، حکمت بیاموز و دل مرا شاد کن تا بتوانم جواب کسانی را که سرزنشم می‌کنند، بدهم.

12 شخص زیرک، خطر را می‌بیند و از آن دوری می‌کند، امّا آدم جاهل به سوی آن می‌رود و خود را گرفتار می‌سازد.

13 از شخص احمقی که برای قرض بیگانه‌ای ضامن می‌شود، از اموالش چیزی را به گرو بگیر.

14 اگر صبح زود با دعای خیر دوستت را از خواب بیدار کنی، دعای تو همچون لعنت خواهد بود.

15 غرغرهای زن بهانه‌گیر مثل چک‌چک آب در روز بارانی است.

16 همان‌طور که نمی‌توان از وزیدن باد جلوگیری کرد و یا با دستهای چرب چیزی را نگه داشت، جلوگیری از غرغر چنین زنی هم محال است.

17 همان‌طور که آهن، آهن را تیز می‌کند، دوست نیز شخصیّت دوست خود را اصلاح می‌کند.

18 هر که از درخت انجیر نگهداری کند، از میوه‌اش هم خواهد خورد، و هرکسی که به آقای خود خدمت کند، پاداش خدمت خود را خواهد گرفت.

19 همان‌طور که انسان در آب، روی خود را می‌بیند، در وجود دیگران نیز وجود خویش را مشاهده می‌کند.

20 همان‌طور که دنیای مردگان از بلعیدن زندگان سیر نمی‌شود، خواسته‌های انسان هم هرگز تمام شدنی نیست.

21 طلا و نقره را به وسیلهٔ آتش می‌آزمایند، امّا انسان را از عکس‌العملش در برابر تعریف و تمجید دیگران می‌توان شناخت.

22 اگر شخص احمق را در هاون هم بکوبی، حماقتش از او جدا نمی‌شود.

23-24 مال و دارایی زود از بین می‌رود و تاج و تخت پادشاه تا ابد برای فرزندان او باقی نمی‌ماند. پس تو با دقّت از گلّه و رمه‌ات مواظبت کن.

25 علف را درو کن و سپس علوفهٔ کوهستان را جمع‌آوری نما تا زمانی که محصول تازه به بار می‌آید

26 آنگاه می‌توانی از پشم گوسفندانت لباس تهیّه کنی، از فروش بُزهایت زمین بخری

27 و از شیر بقیّهٔ بُزهایت تو و خانواده و کنیزانت سیر خواهید شد.

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/84/32k/PRO/27-2db7df1efbe15c06bb11808adea4d83b.mp3?version_id=181—

Categories
امثال

امثال 28

1 مردم بدکار می‌گریزند، درحالی‌که کسی آنها را تعقیب نمی‌کند، امّا اشخاص درستکار مثل شیر، شجاع هستند.

2 وقتی ملّتی گرفتار شورش می‌شود، دولتش به آسانی سرنگون می‌گردد، امّا رهبران درستکار و عاقل مایهٔ ثبات مملکت هستند.

3 حاکمی که بر فقرا ظلم می‌کند، مانند باران شدیدی است که محصول را از بین می‌برد.

4 قانون شکنی، ستایش شریران است؛ امّا اطاعت از قانون، مبارزه با آنها می‌باشد.

5 عدالت برای مردم بدکار بی‌معنی است، امّا پیروان خداوند اهمیّت آن را به خوبی می‌دانند.

6 انسان بهتر است فقیر و درستکار باشد، تا ثروتمند و فریبکار.

7 جوانی که از قانون الهی اطاعت می‌کند، عاقل است؛ امّا کسی‌که همنشین مردم شریر می‌شود، باعث ننگ والدین خود می‌شود.

8 مالی که از راه ربا و سودجویی از فقرا حاصل شود، عاقبت به دست کسی می‌افتد که بر فقرا رحم می‌کند.

9 خدا از دعای کسانی‌که احکام او را اطاعت نمی‌کنند، نفرت دارد.

10 هر که دام در راه شخص درستکار بنهد و او را به راه بد بکشاند، عاقبت به دام خود گرفتار می‌شود، امّا اشخاص نیک پاداش خوبی می‌گیرند.

11 ثروتمندان خود را عاقل می‌پندارند، امّا فقیر خردمند از باطن آنها باخبر است.

12 وقتی مردمان نیک پیروز می‌شوند، همه خوشی می‌کنند؛ امّا هنگامی‌که شریران به قدرت می‌رسند، مردم پنهان می‌شوند.

13 هر که گناه خود را بپوشاند، هرگز کامیاب نمی‌شود؛ امّا کسی‌که به گناه خود اعتراف کند و از آن دست بکشد، خدا بر او رحم می‌کند.

14 خوشا به حال کسی‌که از خداوند می‌ترسد، زیرا هر که در برابر خدا سرسختی نشان بدهد، گرفتار بلا و بدبختی می‌شود.

15 مردم بیچاره‌ای که زیر سلطهٔ حاکم ظالمی زندگی می‌کنند، مانند کسانی می‌باشند که گرفتار شیر غرّان و یا خرس گرسنه هستند.

16 پادشاه نادان بر مردم ظلم می‌کند، امّا آن پادشاهی که از بی‌عدالتی و رشوه‌خواری نفرت داشته باشد، سلطنتش طولانی خواهد بود.

17 عذابِ وجدان شخص قاتل، او را به سوی مجازات می‌برد، پس تو سعی نکن که او را از عذابش برهانی.

18 هر که در راه راست ثابت قدم باشد، در امان می‌ماند؛ امّا کسی‌که به راههای کج برود، به زمین می‌خورد.

19 هر که در زمین خود زراعت کند، نان کافی خواهد داشت، امّا کسی‌که وقت خود را به تنبلی بگذراند، فقیر می‌شود.

20 اشخاص درستکار کامیاب می‌شوند، ولی کسانی‌که برای ثروتمند شدن عجله می‌کنند، بی‌سزا نمی‌مانند.

21 طرفداری کار درستی نیست، امّا قضاتی هم هستند که به‌خاطر یک لقمه نان بی‌عدالتی می‌کنند.

22 آدم خسیس فقط به فکر جمع‌آوری ثروت است، غافل از اینکه فقر در انتظار اوست.

23 اگر اشتباه کسی را به او گوشزد کنی، در آخر بیشتر از کسی‌که نزد او چاپلوسی کرده است، از تو قدردانی خواهد کرد.

24 کسی‌که از والدین خود دزدی می‌کند و می‌گوید: «کار بدی نکرده‌ام»، از یک راهزن کمتر نیست.

25 حرص و طمع باعث جنگ و جدال می‌شود، امّا توکّل نمودن بر خداوند، انسان را کامیاب می‌سازد.

26 کسی‌که از عقاید خود پیروی می‌کند، احمق است، امّا هر که پیرو تعالیم دانایان باشد، در امان می‌ماند.

27 اگر به فقرا کمک کنی، هرگز محتاج نمی‌شوی، امّا اگر روی خود را از آنها برگردانی، مورد لعنت قرار می‌گیری.

28 هنگامی‌که شریران به قدرت می‌رسند، مردم پنهان می‌شوند، امّا وقتی آنها سقوط می‌کنند، اشخاص درستکار قدرت را به دست می‌گیرند.

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/84/32k/PRO/28-e462b523138e017c5c3321e820760a65.mp3?version_id=181—

Categories
امثال

امثال 29

1 کسی‌که بعد از سرزنش زیاد بازهم سرسختی کند، ناگهان شکسته خواهد شد و علاجی نخواهد داشت.

2 تا وقتی‌که قدرت در دست اشخاص نیک است، مردم خوشحال هستند، ولی اگر قدرت به دست افراد بد بیفتد، مردم ناله خواهند کرد.

3 پسر عاقل والدین خود را خوشحال می‌سازد، امّا پسری که به دنبال زنان بدکار می‌رود، دارایی آنها را برباد می‌دهد.

4 پادشاه عادل به کشور خود ثبات می‌بخشد، ولی آن که مالیات زیاد می‌گیرد، مملکت خود را نابود می‌سازد.

5 شخص متملّق با چاپلوسی به دوست خود صدمه می‌زند.

6 شریران در دام گناه خود گرفتار می‌شوند، امّا شادکامی نصیب مردم درستکار می‌گردد.

7 شخص درستکار نسبت به فقرا با انصاف است، امّا شریر به فکر آنها نیست.

8 شخص احمقی که دیگران را مسخره می‌کند، شهری را به آشوب می‌کشد، امّا آدم دانا خشم را فرو می‌نشاند.

9 وقتی یک آدم عاقل با یک شخص احمق به دادگاه می‌رود، شخص احمق خشمگین می‌شود و او را مسخره می‌کند و صلحی نخواهد بود.

10 کسانی‌که تشنهٔ خون هستند از افراد نیکو نفرت دارند و به فکر هلاکت آنان می‌باشند.

11 آدم احمق، بزودی خشم خود را ظاهر می‌سازد، امّا شخص عاقل از خشم خود جلوگیری می‌کند.

12 اگر حاکم به سخنان دروغ گوش بدهد، تمام خادمانش دروغگو می‌شوند.

13 فقیر و ثروتمند در یک چیز مانند هم هستند: خداوند به هردوی آنها چشم بینا داده است.

14 پادشاهی که نسبت به مردم مسکین با انصاف باشد، سلطنتش همیشه پایدار می‌ماند.

15 برای تربیت کودکان چوب و تأدیب لازم است، اگر او را آزاد بگذاری و سرزنش نکنی، باعث شرمندگی مادر خود می‌شود.

16 وقتی شریران به قدرت می‌رسند، جرم زیاد می‌شود. امّا مردم درستکار سقوط آنها را به چشم خواهند دید.

17 فرزندت را تأدیب کن تا باعث خوشی و آرامش تو گردد.

18 مردمی که خدا راهنمایشان نباشد، سرکش می‌شوند. خوشا به حال قومی که از دستورات الهی پیروی می‌کنند.

19 نوکران، تنها با نصیحت اصلاح نمی‌شوند، زیرا آنها هرچند سخنان تو را بفهمند، امّا به آنها توجّه نمی‌کنند.

20 شخصی که بدون فکر کردن و با عجله حرف می‌زند، از یک احمق هم بدتر است.

21 نوکری که آقایش او را از کودکی به ناز پرورده باشد، سرانجام تمام دارایی آقای خود را غصب می‌کند.

22 شخص تندخو کشمکش برپا می‌کند و آدم بدخُلق فتنه‌انگیز است.

23 تکبّر، انسان را به زمین می‌زند؛ امّا فروتنی باعث سرفرازی می‌شود.

24 کسی‌که با دزد همدست می‌شود، به جان خود دشمنی می‌کند. اگر در دادگاه حقیقت را بگوید، مجازات خواهد شد و اگر راست نگوید، خدا او را لعنت می‌کند.

25 کسی‌که از انسان می‌ترسد در دام می‌افتد، امّا هرکه بر خداوند توکّل می‌کند، در امان می‌ماند.

26 بسیاری از مردم از حاکم انتظار لطف دارند، امّا داوری فقط به دست خداوند است.

27 درستکاران از شریران نفرت دارند و شریران از درستکاران.

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/84/32k/PRO/29-2a62c560ce88e6cf7f09b7ad1c717320.mp3?version_id=181—

Categories
امثال

امثال 30

سخنان آکور

1 اینها سخنان آکور، پسر یاقه است، خطاب به ایتیئیل و اوکال:

خدایا، خسته و درمانده‌ام، چه چاره کنم؟

2 من شعور یک انسان را ندارم.

3 من بیشتر شبیه حیوان هستم؛ من شعور یک انسان را ندارم،

و دربارهٔ خدا چیزی نمی‌دانم.

4 کیست که به آسمان صعود کرد و بر زمین فرود آمد؟

کیست که باد را در مشت خود جمع کرد

و آبها را در لباس خود پیچید؟

کیست که حدود زمین را تعیین کرد؟

نام او چیست و پسرش چه نام دارد؟ اگر می‌دانی بگو.

5 «خدا به وعدهٔ خود وفا می‌کند. او مانند سپر از کسانی‌که به او توکّل دارند، حمایت می‌کند.

6 به کلام او چیزی میافزا، مبادا تو را تنبیه کند و دروغگو شمرده شوی.»

7 ای خدا، پیش از اینکه بمیرم، دو چیز از تو می‌خواهم:

8 زبان مرا از دروغ گفتن بازدار، و مرا نه فقیر ساز و نه ثروتمند، بلکه روزی مرا به اندازهٔ احتیاجم بده.

9 زیرا اگر ثروتمند شوم ممکن است تو را انکار کنم و بگویم: «خداوند کیست؟» و اگر فقیر شوم، شاید دزدی کنم و نام تو را بی‌حرمت سازم.

10 هیچ‌وقت از کسی نزد کارفرمایش بدگویی نکن، مبادا تو را لعنت کند و مجرم شوی.

11 کسانی هستند که پدر و مادر خود را نفرین می‌کنند.

12 اشخاصی هستند که خود را پاک می‌دانند، درحالی‌که آلوده به گناه می‌باشند.

13 بسیار کسانی هستند که از چشمانشان کبر و غرور می‌بارد.

14 گروهی هستند که دندانهای خود را تیز می‌کنند تا به جان مردم فقیر و محتاج افتاده، آنها را ببلعند.

15 در دنیا چهار چیز مانند «زالو» هستند که هرقدر بخورند سیر نمی‌شوند:

16 دنیای مردگان،

رحم نازا،

زمین خشک و بی‌آب،

و آتش شعله‌ور.

17 کسی‌که پدر خود را مسخره و مادر خود را تحقیر کند، زاغها چشمانش را از کاسه بیرون می‌آوردند و لاشخورها بدنش را می‌خورند.

18 چهار چیز است که برای من بسیار عجیب است و من آنها را نمی‌فهمم:

19 پرواز عقاب در آسمان،

خزیدن مار بر صخره،

عبور کشتی از دریا،

به وجود آمدن عشق بین زن و مرد.

20 زن بدکار زنا می‌کند و با بی‌شرمی می‌گوید: «گناهی نکرده‌ام.»

21 چهار چیز است که زمین تاب تحمّل آنها را ندارد:

22 غلامی که به سلطنت می‌رسد،

احمقی که سیر و توانگر شود،

23 زن بداخلاقی که شوهر کرده باشد،

و کنیزی که جای خانم خانه را می‌گیرد.

24 در دنیا چهار حیوان هستند که کوچک می‌باشند، امّا شعورِ بسیار دارند:

25 مورچه‌ها: اگر چه ضعیف هستند، امّا در تابستان برای زمستان خوراک ذخیره می‌کنند،

26 گورکنها: با آن که ناتوانند، امّا در بین صخره‌ها برای خود لانه می‌سازند،

27 ملخها: هر چند رهبری ندارند، ولی در دسته‌های منظّم حرکت می‌کنند،

28 و مارمولکها: که می‌توان آنها را با دست گرفت، امّا در قصرهای پادشاهان هم راه دارند.

29 چهار موجود هستند که با وقار راه می‌روند:

30 شیر که پادشاه حیوانات است و از چیزی نمی‌ترسد،

31 طاووس، بُز نر،

و پادشاهی که سپاهیانش همراه او هستند.

32 اگر از روی حماقت مغرور شده و نقشه‌های پلیدی کشیده‌ای، از این کارهایت دست بکش.

33 همچنان‌که از زدن شیر کره به دست می‌آید و از ضربه زدن به بینی خون جاری می‌شود، از برانگیختن خشم نیز نزاع برپا می‌گردد.

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/84/32k/PRO/30-267f8f1ce6fedd8bf25b5957631001a6.mp3?version_id=181—

Categories
امثال

امثال 31

نصیحت به پادشاه

1 اینها سخنانی است که مادر لموئیل پادشاه به او تعلیم داد:

2 ای پسر من، ای پسری که تو را با نذر و نیاز به دنیا آورده‌ام.

3 نیروی جوانی‌ات را صرف زنان مکن، زیرا آنها باعث نابودی پادشاهان شده‌اند.

4 ای لموئیل، برای پادشاهان شایسته نیست که شرابخوار باشند،

5 زیرا ممکن است قوانین را فراموش کرده نتوانند به داد مظلومان برسند.

6 شراب را به کسانی بده که در انتظار مرگ هستند و به کام کسانی بریز که در بدبختی و تلخکامی به سر می‌برند،

7 تا بنوشند و بدبختی و ناکامی خود را فراموش کنند.

8 دهان بگشا و از حق کسانی‌که بی‌زبان و بیچاره هستند، دفاع کن.

9 دهان خود را بازکن و با عدالت داوری کن و به کمک مردم فقیر و مسکین بشتاب.

خصوصیات یک زن لایق

10 زن لایق را چه کسی می‌تواند پیدا کند؟ ارزش او از جواهرات هم زیادتر است.

11 او مورد اعتماد شوهر خود می‌باشد و نمی‌گذارد که شوهرش به چیزی محتاج شود.

12 سراسر عمرش به شوهر خود خوبی می‌کند نه بدی.

13 پشم و کتان را می‌گیرد و با دستهای خود آنها را می‌ریسد.

14 او برای تهیهٔ خوراک مانند کشتیهای تاجران به راههای دور می‌رود.

15 پیش از آن که هوا روشن شود از خواب برمی‌خیزد و برای خانوادهٔ خود خوراک آماده می‌کند و دستورات لازم را به کنیزان خود می‌دهد.

16 مزرعه‌ای را انتخاب می‌کند و بعد از فکر و بررسی آن را می‌خرد و با دسترنج خود تاکستانی را آباد می‌کند.

17 او نیرومند و پرکار است.

18 ارزش چیزهایی را که درست می‌کند، می‌داند و شبها تا دیر وقت کار می‌کند.

19 با دستهای خود نخ می‌ریسد و پارچه می‌بافد.

20 از روی سخاوت به مردم فقیر کمک می‌کند.

21 از برف و سرما نمی‌ترسد، زیرا برای اهل خانهٔ خود لباس گرم دوخته است.

22 برای خود نیز لباسهای زیبا از پارچه‌های کتان ارغوانی می‌دوزد.

23 شوهرش از مردان با نفوذ و محترم شهر است.

24 او لباس و کمربند تهیّه می‌کند و به تاجران می‌فروشد.

25 او زنی است قوی و باوقار و از آینده بیم ندارد.

26 تمام سخنانش پر از حکمت و نصایحش محبّت‌آمیز است.

27 تنبلی نمی‌کند و احتیاجات خانوادهٔ خود را فراهم می‌نماید.

28 فرزندانش از او راضی هستند و شوهرش او را ستایش می‌کند و می‌گوید:

29 «تو بر همهٔ زنان خوب و صالح برتری داری.»

30 جمال و زیبایی فریبنده و ناپایدار است، امّا زنی که از خداوند می‌‌ترسد، قابل تحسین است.

31 پاداش کارهایش را به او بدهید و همگی او را تحسین کنید.

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/84/32k/PRO/31-9d2854c471e32936d5b05d1c836cdc1e.mp3?version_id=181—

Categories
جامعه

جامعه ‮معرّفی کتاب‬

معرّفی کتاب

کتاب جامعه به وسیلهٔ مردی حکیم و دانا نوشته شده است. او هم تجربیات شخصی و هم مشاهدات اجتماعی خود را عمیقاً در این کتاب منعکس نموده است. نویسنده مطلب خود را با یک سؤال اساسی آغاز می‌کند که «از کار چه فایده‌ای عاید انسان می‌شود؟» و جواب می‌دهد که «هیچ فایده‌ای در این دنیا نیست.» پاسخ وی به این استدلال منفی نیست و از خواننده دعوت می‌کند که از کار و زندگی‌ای که خدا بخشیده است، لذّت ببرد.

چون نویسنده زندگی را خوب می‌شناسد، اعتراف می‌کند که خیلی از مسائل و امور، بالاتر از درک و فهم انسان می‌باشند. با این وجود، او امید خود را به خدا از دست نمی‌دهد، ایمان خود را به خدا تأکید می‌کند و کوشش می‌نماید با وجود خیلی از سؤالات بی‌جواب، با شادی زندگی کند. او دیگران را نیز به همین روش تشویق می‌نماید.

تقسیم‌‌بندی کتاب

آیا زندگی هدفی دارد؟ 1:1-2:26

گفتاری دربارهٔ زندگی 3:1-11:8

نصیحت آخر 11:9-12:8

خلاصه 12:9-14